Abstract:
مسئلة زمان و چیستی آن از جذابترین و پیچیدهترین مسائل فلسفی است. در طول تاریخ، فلاسفه برای کشف حقیقت زمان، آن را بهدقت و تفصیل بررسی کردهاند. فیلسوفان یونان و ایران باستان، متکلمان، عارفان، فیزیکدانان و دیگر متفکران به این مسئله توجه کردهاند. نوشتار حاضر نگاهی است اجمالی به آرای مختلف دربارة حقیقت زمان که سعی دارد با بیان دیدگاههای گوناگون متفکران از سویی، و با توجه به نتایج بهدستآمده از نظریات جدید در علم فیزیک از سوی دیگر، حقیقت و چیستی زمان را تا حدی روشن سازد.
Machine summary:
این نوشتار، در قالب ذکر دیدگاههای مختلف دربارة چیستی زمان، تلاشی است برای پاسخ به این پرسش که بهراستی زمان چیست؟ زمان از دیدگاه فلاسفة یونان باستان بحث دربارة زمان به شکل مستقل برای فلاسفة یونان باستان مطرح نبوده است؛ بلکه موضوعاتی همچون چگونگی شکلگیری جهان، عناصر اولیة تشکیلدهندة آن، واحد یا کثیر بودن پدیدهها و واقعیات موجود در عالم، و امکان حرکت یا سکون این پدیدهها مورد توجه آنان بوده و به دنبال بحث دربارة چنین مسائلی، به مفهوم زمان نیز اشاره کردهاند.
اما برهانی که فلاسفه برای اثبات وجود زمان به معنای اخیر (کم متصل غیرقار) اقامه کردهاند چنین است: مقدمة اول: حوادث و پدیدههایی که حرکت در آنها روی میدهد، انقسام میپذیرند؛ مقدمة دوم: اقسام و اجزای فرضی این حوادث با یکدیگر جمع نمیشوند؛ زیرا وجود فعلی هر قطعه، متوقف است بر زوال قطعة پیش از آن؛ مقدمة سوم: هر یک از قطعههای بهدستآمده نیز به نوبة خود قابل انقسام به قطعههای دیگری است که همان رابطة یادشده میانشان برقرار است؛ یعنی اجتماعشان در وجود و هستی ناممکن است مسعود جلالی مقدم، آئین زروانی مکتب فلسفی ـ عرفانی زرتشتی بر مبنای اصالت زمان، دیباچه.
چنین به نظر میرسد که حل مسئلة زمان از نظر فلاسفة اسلامی آسانتر از مسئلة مکان بوده است؛ چراکه تقریبا همگی بر این قول اتفاق داشتهاند که زمان، نوعی مقدار، یعنی کمیت متصل است که ویژگی آن قرارناپذیری است و به واسطة حرکت، بر اجسام عارض میشود.