Abstract:
در این مقاله کوشیدهایم تا وجود نوعی ابهام را در کاربرد مفهوم سوژه در آثار آلن بدیو مشخص سازیم. این ابهام مربوط به وجود یک ناسازگاری و دودستگی میان تعبیرات مختلف بدیو پیرامون آن مفهوم است. این ناسازگاری به برانگیخته شدن تفاسیر مختلفی در این خصوص منجر شده است. ما با بررسی عبارات بدیو و ضمن توجه به رویکردهای مختلفی که نزد شارحان آثار وی وجود دارد نهایتا پیشنهاد کردهایم که برای دست یافتن به یک فهم جامع از اندیشههای بدیو در خصوص مفهوم سوژه، بهترین راه پذیرفتن این است که این مفهوم در آثار بدیو دارای دو معنای متمایز (اگرچه مرتبط) است و کوشش در جهت ارائهی یک معنای واحد از سوژه در فلسفهی بدیو بهناچار موجب نادیده گرفتن دستهای از عبارات صریح او در این خصوص خواهد شد.
Machine summary:
"ضمن ایـن - که اگر بدیو میخواست در تعبیری شبه استعاری صرفا بر عاملیـت انسـانی تأکیـد کنـد چـرا میبایست در کنار این که میگوید اثر هنری سوژه است ، اعلام کند که «سوژه ی یک فراینـد هنری هنرمند نیست »؟ رویکرد دیگری هم وجود دارد که تقریبا در جهت مخالف رویکرد نخست است و نمونه ی مشخص آن را نزد اد پلوث در کتاب «بدیو: فلسفه ی امر جدید» Badiou:A hilosophy ) (of The New میتوان یافت .
با این وصف به نظر مـیرسـد کـه اگر بخواهیم بدون نسبت دادن چیزی همچون زبان بیدقت به بدیو، همه ی عبارات و نحوه - های بیان او را در کنار هم حفظ کنیم و هیچ یک را در سایه ی دیگری قرار ندهیم ، تنها یـک امکان باقی میماند: این که به طور ساده بپذیریم که دو معنا از سوژه در فلسفه ی بدیو وجـود دارد.
مـا هـیچ یـک از معانی را به نفع دیگری کنار نمیزنیم و هم زمان میپذیریم کـه «سـوژه » در فلسـفه ی بـدیو هم اشاره دارد به جانور انسانی متحول شـده در اثـر تـأثیر رخـداد و هـم بـه محصـولی کـه به عنوان قطعه ای متناهی از حقیقت در اثـر عمـل وفادارانـه ی سـوژه هـا (در معنـای اول ) در وضعیت تولید میشود؛ سوژه در یک معنا هنرمند است و در معنای دیگر اثر هنری."