مشکات - Journal شعر Literature and art

که برطرف کند اين وضع ناگوار بقيع ببار خون ، عوض اشک ، در کنار بقيع وگرنه تا نشود قطع ، دست استعمار، خراب کرد ستم ، مشهد چهار امام جهان شيعه بود زار و دل فکار بقيع کز آن شرف به سما يافت خاکسار بقيع حراميان ، به حرم تا که حاکم اند، رواست نخست مرقد سبط نبي ، امام حسن که مسلمين همه باشند شرمسار بقيع بزرگ محور اعزاز و افتخار بقيع سلام بي حد و بسيار، بر پيمبر و آل مزار حضرت سجاد، اسوه ي عباد درود وافر و بي انتها نثار بقيع امين اعظم حق ، رکن استوار بقيع ز ياد مرقد ويران اولياي خدا مزار حضرت باقر، عزيز پيغمبر هميشه «لطفي صافي »ست بي قرار بقيع که برفزوده به اجلال و اشتهار بقيع مزار حضرت صادق ، رئيس مذهب و دين جهان علم و عمل ، نور کردگار بقيع قبور منهدم ديگر از تبار رسول فزوده است بر اوضاع رنج بار بقيع ز ظلم فرقه ي وهابيان ناکس دون بيا ببين که خزان گشته نوبهار بقيع سعوديان عميل يهود و صهيونيسم ز ظلم ، هتک نمودند اعتبار بقيع / ‌•‌اندوه ‌نخلستان ‌/‌سيدمهرداد‌افضلي باز، شب ، اندوه نخلستان فرارويش شعله رقصان است با چشمان آهويش نخل ، پيش پاش ، گيسو مي پريشاند تا بگيرد قوتي از دست و بازويش بغض تلخي حنجرش را سخت مي سوزد خلوت چاهي که مي خواند به اين سويش ...