Abstract:
قرآن کریم با دعوت به خردورزی، از انسان ایمان به خدا، جهان غیب و زندگی مومنانه را طلب می کند. اما وثاقت عقل حتی در باب جهان مشهود سخت مورد مناقشه است. در این صورت، چگونه می توان به دعوت قرآن پاسخ مثبت داد؟! در تفسیر المیزان چه راه حلی ارائه می شود؟ در این تحقیق، با هدف یافتن پاسخ برای پرسش های فوق و تامین اعتماد نسبت به عقل و یافته های آن، با روش کتابخانه ای و استناد به مطالب علامه طباطبائی در المیزان و به تناسب، آثار دیگر ایشان و نیز با تحلیل منطقی روشن می شود که استاد در عین تاکید بر بداهت مفهوم علم و تحقق مصداق آن، ضمن پاسخ به شکاکان و حس گرایان، وثاقت معرفت عقلی را اثبات می کند و بدین ترتیب، مخاطب ایشان نسبت به اعتبار کاربست عقل برای تامل در آیات تکوینی و تشریعی اطمینان خاطر می یابد.
Machine summary:
"علامه مطلب را با یک سؤال آغاز می کند: آیا علاوه بر اتکا به ادراکات حسی، اعتماد به معانی عقلی هم جایز است؟ ایشان در توضیح سؤال می فرماید: فیلسوفان مسلمان اعتماد به حس و عقل ـ هر دو ـ را جایز می دانند، بلکه جانب عقل را رجحان داده اند و محسوس را از آن جهت که محسوس و جزئی است، مشمول برهان ندانسته اند؛ اما غالب دانشمندان غربی به ویژه دانشمندان علوم طبیعی و تجربی، جز حس را موثق نشمردند و بر این مطلب نیز چنین دلیل آوردند که برخلاف ادراکات حسی که با تکرار تجربه از وقوع خطا در آنها آگاه می شویم و از آن اجتناب می کنیم، ادراکات عقلی که کثیرالخطا هستند، به دلیل عدم جریان تجربه در آنها به عنوان معیار شناخت و بازدارنده از خطا، همچنان غلط و غیرقابل اعتماد خواهند بود و ازاین رو، منبعی جز حس قابلیت اتکا ندارد.
ایشان در مقام تنبیه و بیدارگری، اشعار می دارد که نظر به قضیه اول الاوائل، هرگونه شکی در عین حال نمی تواند با نقیض خود جمع گردد و بلکه تأکید بر عدم معرفت و حاکمیت گسترده خطا، ناخواسته در نهاد خود اعتراف به فقرات عدیده ای از علم و معرفت را همراه دارد و از سوی دیگر، نظر به اینکه علم هیچ یک از ویژگی های امور مادی را ندارد، امری مجرد است و ازاین رو، تحول امور مادی برای واقع نمایی علم مشکلی ایجاد نمی کند."