Abstract:
طی چند سال اخیر خودکشی در میان جوانان آبدانان رشد فزاینده ای به خود گرفته است. توصیف تجربه و درک از خودکشی و جهان پدیداری و پیامدهای این اقدام جهت شناخت زیست جهان جوانان این منطقه از اهمیت به سزایی برخوردار است. روش شناسی پژوهش حاضر کیفی است و از پدیدارشناسی اگزیستانسیالیستی برای انجام عملیات میدانی تحقیق و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش کلایزی استفاده شده است. یافتههای به دست آمده از تجربه زیسته اقدام کنندگان به خودکشی، نشان از درک خودکشی به مثابه تسهیل گری ، سنت گریزی و واقعیت گریزی دارد. به همین جهت، احساس و درک متفاوتی نسبت به این اقدام در افراد مورد بررسی شکل گرفته است که دامنه آن از پذیرش تا طرد خودکشی در نوسان است. تجربه و درک شرکت کنندگان از جهان پدیداری، بر ناامیدی و تداوم سختی ها دلالت دارد. این اقدام پیامدها و آثار متفاوتی بر بدن زیست مند آنها برجای گذاشته است که در ذیل دو مضمون کلی «شکنندگی بدن جسمانی» و «انزوای بدن پدیداری» قابل دسته بندی است. برساختههای معنایی حکایت از آن دارد که اقدام کنندگان به خودکشی در حال تجربه زیست جهان پیچیده، ناامن و دشواری هستند.
Machine summary:
با توجه به اين مباحث نميتوان آن را صرفاً با يک ̋ رويکرد اتيک ١ (نگاه از بيرون )، محقق محور و يک سونگر مورد مطالعه و بررسي قرار داد، بلکه اتخاذ رويکردي اميک ٢ (نگاه از درون )، از آن منظر حائز اهميت است که به ميانجي آن ميتوان به تجربه و درک افراد از خودکشي نائل آمد و با بازسازي معنايي آن به اين نکته مهم پي برد که اين دسته از افراد چه تجربه و درکي از دنياي پديداري خود دارند و تجربۀ اقدام به خودکشي چه تغييراتي در افق ذهني و بينشي افراد پديد ميآورد و نکته آخر اين که بر مبناي تجارب زيسته افراد، اين اقدام چه پيامدهايي براي بدن زيست مند آنان در پي داشته است ؟ ٢.
عنبري و بهرامي (١٣٨٩) در پژوهشي با عنوان «بررسي آثار فقر و خشونت بر ميزان خودکشي در ايران » که به روش کيفي و مصاحبه با اقدام کنندگان به خودکشي و تحليل دست نوشته هاي به جا مانده از قربانيان طي سال هاي ١٣٦٣ تا ١٣٨٥ در روستاهاي دهستان افرينه از شهرستان پلدختر لرستان انجام داده است ، نشان ميدهد که در ميان افراد مورد، مطالعه فقر از راه خشونت خانوادگي بيشترين تأثير را بر خودکشي گذاشته است .
جاکوبز در «مطالعۀ پديدارشناختي يادداشت هاي خودکشي»، دورکيم و آندسته از جامعه شناساني را که به بررسي ميزان خودکشي پرداخته اند، به خاطر اعتقادشان به اين که ميتوان بدون مطالعۀ فرد اقدام کننده به خودکشي، خودکشي را تبيين کرد، مورد انتقاد قرار داده است .
واحدهاي معنايي که در ذيل اين مضمون و در گفته هاي شرکت کنندگان بدان اشاره شده است بر نقطه نظر وانمودي اقدام به خودکشي دلالت دارد.