Abstract:
Since world-chiding is one of the pivotal notions in his poems, especially in Hadighe al-Haghighe and his odes, and he likens world-seekers to animals such as dog, cat, raven, ant, fly, condor, spider and the like, the interpreters of this verse have provided a true interpretation of the symbols "ankabut" and "magasghadidkardan" which denote world-seekers and preoccupation with carnal desires and world attachments. In this paper, while introducing the researched statements about this verse, four other statements are also explored.
Machine summary:
"با توجه به این که دنیانکوهی، یکی از مفاهیم محوری در اشعار سنایی، به ویژه حدیقه الحقیقه و قصاید اوست و او دنیاپرستان را به جانوران و حیواناتی چون سگ، گربه، زاغ، مور، مگس، کرکس و عنکبوت مانند کرده است لذا گزارندگان بیت مذکور، تفسیر درستی از نمادهای «عنکبوت» و «مگس قدید کردن» عرضه کرده اند که عبارت از دنیاپرستان و مشغول بودن به تعلقات دنیوی و اغراض نفسانی است.
او در تفسیر و تعبیر بیت سنایی، ضمن اشاره به گفته خواجه علی رامتینی در شرح بیت، سخن سنایی را کنایه از «پاس انفاس صوفیان صافی مشرف» دانسته است «که در عروج و نزول نفس، بییار حق، دم نمیزنند» و استناد به این گفته سعدی در گلستان کرده است که: «در هر نفسی، دو نعمت موجود است، و بر هر نعمت، شکری واجب» (سعدی، 1374: 49).
یاد میکند: سگ دون همت، استخوان جویدمرد عالی همم نخواهد بندمور باشد همیشه در تک و تازعارفان در دمی، دو عید کنند پنجه شیر مغز جان بویدسگ بود سگ به لقمه ای خرسندمرد باشد چو باز در پروازعنکبوتان، مگس قدید کنند (سنایی، 1374: 369) شاعران دیگر نیز به تأسی از سنایی، دنیاطلبان را به عنکبوت و تعلقات دنیوی را به خرمگس و مگس تعبیر کرده اند: اهل جهان عنکبوت، صید همه خرمگس تو همچو عنکبوتی و حال جهان مگس فغان زین عنکبوتان مگس گیر هیچ از ایشان مگو، تام نگیرد ملال (مولوی، 1363: 3/155) چون عنکبوت گرد مگس برتنیده گیر (سعدی، 1389: 797) همه چون کرکسان در بند مردار (عطار، 1387: 117) با توجه به این که دنیانکوهی، یکی از مفاهیم محوری در اشعار سنایی است لذا همه گزارندگان بیت «عارفان در دمی..."