Abstract:
میدانیم بنا بر نصوص مسلم دینی و دلایل مبرهن عقلی، زوج مفاهیم تولا و تبرا در سه مقام اعتقاد، عمل و گفتار مومنان، متمم یکدیگر محسوب میشوند و کارکرد آن دو، بهویژه تبرا، در مباحث امامت و خلافت، حساسیت ویژهای دارد. از این میان، تبرای قولی، که در آیات و روایات به صورت لعن بر کفار، منافقان و ... تبلور یافته، واجد احکام خاصی به لحاظ شرایط زمانی و مکانی است؛ اما برخی متاخران به بهانه تقریب مذاهب اسلامی، همواره با گفتار و قلم خود، در طریق هدم این سنت الهی یا کمرنگ کردن آن در میان شیعیان در تلاشاند. از جمله این فعالیتها، تالیف برخی کتب و مقالات فاقد اسلوب تحقیق و مبتنی بر پیشفرضهای نادرست است. بنا بر تتبع نگارنده، گام آخر در این طریق نامرضی، نشر کتابی با عنوان انتحاری لعنهای نامقدس با رویکرد روزنامهای و پیشفرضهای فاسد بوده است. نوشتار پیش رو از دو منظر به نقد این کتاب همت میگمارد: یکی از حیث ایرادهای روشی مولف و دودیگر، به لحاظ ابتنای مطالب کتاب بر پیشفرضهای نادرست. طبق آنچه خواهد آمد، مهمترین معضلات این اثر عبارت است از: انتخاب گزینشی مطالب، بهویژه آیات و روایات، نداشتن شفافیت در بیان متعلقات برائت، بیتوجهی به اختلافات اعتقادی مذاهب و پیشینه تاریخی آنان، یکسانانگاری «لعن» با توهین و دشنام و بیتوجهی به نظرات سلف صالح شیعه در مبحث تبرا.
Machine summary:
اما این قلم پس از مدتی با خود اندیشید که به هر حال، مطالب غیرمستندی در قالب کتابی با عنوانی انتحاری، در جامعۀ شیعی ایران منتشر شده و نقد معتنابهی نیز در خصوص آن عرضه نشده است؛۳ لذا ضرورت دارد پاسخی هرچند موجز مشتمل بر ایرادهای اساسی تألیف مذکور، برای خوانندگان اینگونه آثار، بهویژه جوانان مذهبی که درصدد فهم حقایق دین و درک مراتب تولا و تبرا هستند، نگاشته شود تا جریدهای تخصصی در زمینه نقد کتب کلامی آن را منتشر کند.
اما در کتاب مذکور، به آیات و روایات ناظر به مذمت و لعن خلفای غاصب، که مبتنی بر تباین ماهوی اندیشه و روش ایشان با سیرۀ نبوی و علوی است، بیاعتنایی شده، حال آنکه این دست از نصوص دینی کاملا به مسئلۀ مورد بحث مربوط بوده است.
همچنین محتمل است که هر چهار ادعای نخست، صرف توهماتی منبعث از برخی اخبار و تحلیلهای اهل سیاست و مسئولان کشوری باشد که به مقتضای جایگاه خاص و مواضع ویژه مطرح شده است؛ اما از آنجا که همین گزارههای بیبنیان و متوهمانه، پیشفرضهای غالب مباحث موجود در این کتاب قرار گرفته، ذکر توضیحاتی هرچند مختصر در نقد آنها ضرورت دارد.
نویسندۀ لعنهای نامقدس به گونهای این ادعا را اظهار کرده و بر پایۀ آن در جایجای این تألیف سخن گفته است که چه بسیار عوام ناآشنا با کتب کلامی فریقین، آن را امری مسجل پندارند؛ حال آنکه اختلافات اعتقادی و فقهی دو گروه شیعه و سنی آنقدر زیاد است که مسئلۀ لعن بر خلفای غاصب و اتباع ایشان که اهل سنت از آن به «لعن صحابه» تعبیر میکنند، صرفا بحثی فرعی،۷ البته فرعی مهم، به شمار میآید.