Abstract:
وقـوع انقـلاب اسـلامی ایـران و حـوادث بعـد از آن مثـل هـشت سـال دفـاع مقـدس، فـضای تـــازه ای را در شـــعر شـــاعران انقلابـــی بـــه وجـــود آورده اســـت . شـــاعران ایـــن دوره، بنـــا بـــر موضـوعات و حــوادثی کــه بــه آنهـا مــی پردازنــد، شـعر خــود را در ســبک و فــضایی خــاص و متناسب بـا موضـوع بـه پـیش مـی برنـد. هـدف ایـن مقالـه ، بررسـی نقـش واژههـا در فـضاسازی و ایجــاد ســبک شــعر سیدحــسن حــسینی بــه عنــوان یکــی از شــاعران شــاخص انقــلاب اســت ؛ بــر ایـن اسـاس، سـیر فـضاهای شـعری در مجموعـه هـای او را در دو حـوزه مـورد بررسـی قـرار داده و مولفه هایی را کـه باعـث شـکل گیـری ایـن فـضاها شـدهانـد، مـشخص نمـودهایـم . از مهـم تـرین عوامــل طــراوت و پویــایی شــعر او، فــضاهای متنــوع آن اســت ؛ بــه گونــه ای کــه در برخــی دفترهـای خـود کـه بـه یـک موضـوع ماننـد اشـعار آیینـی پرداختـه ، تنـوع فـضا مـانع یکنـواختی اشـعار شـده اسـت . وی بـرای خلـق فـضاهای شـعری خـود از کارکردهـای گونـاگون واژه مثـل : تلفیــق ژانرهــای مختلــف و بــه کــارگیری واژههــا از حــوزههــای مختلــف دینــی و صــحنه هــای جنــگ ، ایجــاد تقابــل هــا، ایجــاد تناســب هــای معنــایی و لفظــی ، موســیقی تکرارهــا، رفتارهــای دســتوری خــاص بــا واژه، کــاربرد صــفت بیــانی رنــگ هــا متناســب بــا فــضاهای شــعری و... ١٢٤/ فضاسازی واژگانی در شعر انقلاب ... توانـسته فـضاهای منـسجم و متنـوعی را بـا سـبکی خـاص، بـه اقتـضای موضـوع بـر شـعر خـویش بگــستراند و در نهایــت ، ایــن فــضاسازی موجــب تجــسم عینــی تجربــه و افــزایش نیــرو در القــای عاطفه و معنا در مخاطب شده است .
Machine summary:
مــضامین ، مــسائل و ابعــاد مختلــف در حــوزة ادبیــات انقــلاب اســلامی و اندیــشه هــای خــاص و نگــاه تعلیمــی ویــژهای کــه در آن وجــود دارد، مــستلزم بــه کــارگیری واژگــانی متناسـب بـا آنهـا و سـاخت فـضایی اسـت کـه بتوانـد معنـا را در خـود بپرورانـد و شـعر در آن حرکـت کنـد و رشـد و نمـو یابـد.
حــسینی در برخــی اشــعار ســنتی اش توانــسته خــود را از چنبــرة صــورخیال و واژگــان سنتی رهایی دهد و فضایی امروزی و ملموس خلق کند؛ برای نمونه : هلا، روز و شب فانی چشم تو دلم شد چراغانی چشم تو پر از مثنویهای رندانه است شب شعر عرفانی چشم تو دلم نیمه شب ها قدم می زنـد در آفاق بارانــی چشم تو (حسینی ، ١٣٨٨، س: ٣٦) البتــه بایــد توجــه داشــت کــه تلفیــق واژگــان از دو حــوزة مختلــف در شــعر حــسینی ، همــواره هنــری و در راســتای خلــق فــضای منــسجم قــرار نگرفتــه وگــاهی نــه تنهــا مــؤثر نبـوده، بلکـه فـضای غیرمتجانـسی نیــز بـا محتـوای شـعر بــه وجـودآوردهاسـت ؛ بـه عنــوان مثال بنگرید به این ابیات: خصم بعثی که بود فتنه گر و عربده جو،/ بادة مرگ کشد دم به دم از ساغرتان تیغتان دست نوازش به سر خصم کشد/ بوسه بر گردن کفار کشد خنجرتان (حسینی ، ١٣٨٨، ه: ١٨ - ١٧) شـــعر در وصـــف دلاوریهـــا و جنگـــاوریهـــای رزمنـــدگان و ســـتایش اعمـــال آنهاسـت کـه ایـن موضـوع خـود نیازمنـد فـضایی حماسـی اسـت و شـاعر نیـز خواسـته بـه کمــک موســیقی و لحــن تنــد و کوبنــده، ایــن فــضا را بــه وجــودآورد؛ امــا هــم نــشینی واژگــان غنــایی و حماســی ، فــضا را پریــشان ســاخته و از قــدرت فــضاسازی عناصــر دیگــر کاســته اســت و عــلاوه بــر آنکــه واژگــانی ماننــد بــاده، نــوازش، بوســه و...