Abstract:
پدیدهای بهنام زن سرپرست خانوار، یک واقعیت اجتماعی است که امروزه در سراسر جهان وجود داشته و به دلایل گوناگون پدید میآید. این گروه اجتماعی برای امرار معاش و فعالیت اجتماعی و اقتصادی خود به امنیت اجتماعی نیاز جدی دارد. رسالت اصلی این پژوهش، بررسی عوامل جامعهشناختی مؤثر بر امنیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار است بادر نظر گرفتن ابعاد مالی، جانی، عاطفی و ارتباطی امنیت اجتماعی. دراین راستا، پژوهشپیمایشی در جامعه هدفی متشکل از 400 زن سرپرست خانوار تحت پوشش مؤسسات حمایتی غیردولتی (مردم نهاد) در شهر تهران صورت گرفته است. دادههای حاصل از پیمایش با روشهای آماری رگرسیون چندمتغیره تجزیهوتحلیل شدهو برای آزمون اعتبار سازهای ابزار اندازهگیری و آزمون نیکویی برازش ساختار مورد نظراز مدلسازی معادلات ساختاری (نرمافزار ایموس[1]) استفاده شده است. نتایج حاصل از رگرسیون چندمتغیره دادهها نشان میدهد عامل اقتصادی (25/0) مؤثرترین عامل تأثیرگذار بر امنیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار است. پس از آن به ترتیب عوامل محیطی (13/0)، عوامل قانونی (12/0) و عوامل خانوادگی (10/0) بر امنیت اجتماعی این گروه از زنان تأثیر گذارند. باتوجه به نتایج بهدست آمده از این پژوهش، با ایجاد شرایط و زمینههای مناسب بهویژه در بستر اقتصادی و محیطی که این زنان در آن احساس امنیت اجتماعی داشته باشند، میتوان زمینه توانمندسازی آنان را فراهم کرد.
Machine summary:
رسالت اصلی این پژوهش ، بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر بر امنیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار است با در نظر گرفتن ابعاد مالی، جانی، عاطفی و ارتباطی امنیت اجتماعی.
به همین دلیل مسئله اصلی این پژوهش ، بررسی جامعه شناختی عوامل موثر بر امنیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار شهر تهران در نظر گرفته شده است ، زیرا به نظر میرسد با شناسایی این عوامل میتوان به برداشته شدن گامیدر جهت ارتقای امنیت اجتماعی این زنان امیدوار بود.
در پژوهش حاضر نیز رابطه بین متغیرهای حمایت خانواده و اعتماد به عملکرد مراجع قانونی با امنیت اجتماعی زنان سرپرست خانوار بررسی شده است .
نتایج این پژوهش نشان میدهد یکی از عمدهترین دغدغه های زنان کمبود امنیت در جامعه برای آنان است و این امر سبب محدودتر شدن فعالیت زنان در محیط های عمومی شده و حضور زنان در شهر را در نقش یک شهروند فعال با مشکل مواجه میکند.
براساس نتایج این پژوهش میزان امنیت ارتباطی در زنان سرپرست خانوار از سطح ضعیف تری برخوردار بوده و احساس ناامنی و نگرانی در ارتباط با دیگران در میان آنان بیشتر است و ارتباطات طبیعی در روابط اجتماعی آنان کمتر دیده میشود.
علاوه بر نظریات اقتصادمحور، برای سنجش متغیر اقتصاد، در این پژوهش از شاخص های جهانی مؤسسه توسعه اجتماعی کانادا (١٩٩٦) نظیر وضعیت مسکن ، وضعیت درآمد و میزان حمایت های مالی مؤسسات حمایتی که زنان سرپرست خانوار تحت پوشش آنها قرار دارند، استفاده شده است .