Abstract:
هدف اساسي اين پژوهش مقايسه نيازهاي روانشناختي بنيادي و تنظيم عاطفي دختران فراري و بهنجار بود. جامعه آماري شامل دختران فراري و دانشآموزان دختر بهنجار مقطع دبيرستان در شهر تهران بود. نمونه آماري شامل 50 دختر فراري و 50 دختر عادي بود كه از نظر سن و طبقه اجتماعي خانواده همتا شدند. حجم نمونه براساس حجم نمونههاي مطالعات قبلي برآورد شد. پس از كسب مجوز از سازمان بهزيستي و مراجعه به پزشكي قانوني استان تهران، دختران فراري در دسترس مورد بررسي قرار گرفتند. براي انتخاب دختران بهنجار پس از مراجعه به 4 دبيرستان شهر تهران از روش نمونهگيري تصادفي ساده استفاده شد. ابزار اندازهگيري عبارت بودند از مقياس نيازهاي روان شناختي بنيادي (دسي و ريان، 2000) و مقياس سبكهاي تنظيم عاطفي مارس(2004). نتايج نشان داد كه بين ميانگين نمرههاي دختران فراري و دختران بهنجار در هر سه مولفه خودپيروي، شايستگي و ارتباط تفاوت معنيدار وجود دارد(01/0>p). همچنين، بين ميانگين نمرههاي دختران فراري و دختران بهنجار در 5 مولفه تنظيم عاطفي (شناختي، رفتاري، ادراك از تغيير موقعيت، تغييرموقعيت عاطفي و خلق منفي) تفاوت معنيدار به دست آمد(01/0>p).
The basic objective of this study is to investigating the basic psychological needs and affect regulation of runaway and normal girls. The population included girls living in Tehran who had attempted to escape from their home and the normal girls students in Tehran. Statistical sample includes 50 runaway girls and 50 normal girls that matched with runaway girls group in term of age and social class. The runaway girls were selected by referring to welfare organization، forensic medicine of Tehran province and were administrated the scales. In regard to runaway girls، accidental sampling was examined. The normal girls were selected by simple random sampling method. The measurement tools were Basic Psychological Needs Scale (BPNS) and Measure of Affect Regulation Styles (MARS). The results showed that there is significant difference between the scores mean of runaway girls and normal girls in each three components of autonomy، competence، and relation (p<0.01). Also، There is there is significant difference between the scores mean of runaway girls and normal girls in 5 components of affect regulation (cognitive، conduct، the sense of changing position، changing affective position and negative mood (p<0.01)
Machine summary:
بنابراین، شناخت نیازهای روانشناختی بنیادی<FootNote No="31" Text=" basic psychological needs"/> به عنوان محرکهایی که ممکن است رفتار فرار دختران را برانگیزد موضوعی قابل توجه است.
از این رو، پژوهش حاضر با هدف مقایسه بین نیازهای روانشناختی بنیادی و تنظیم عاطفی دختران فراری و بهنجار به انجام رسید.
فرضیههای مطرح شده در این پژوهش نیز عبارت بودند از (1) سطح نیازهای روانشناختی بنیادی (خودپیروی، شایستگی و ارتباط) در دختران فراری پایینتر از دختران عادی است، و (2) تنظیم عاطفی (بعد شناختی، بعد رفتاری، ادراک از تغییر موقعیت، تغییر موقعیت عاطفی، خلق منفی، خلق مثبت) در دختران فراری پایینتر از دختران بهنجار است.
ابزارهای پژوهش مقیاس نیازهای روانشناختی بنیادی<FootNote No="36" Text=" Basic Psychological Needs Scale (BPNS)"/>: این مقیاس بر اساس نظریه خودتعیینگری (SDT) شامل ۲۱ عبارت توسط دسی و ریان (۲۰۰۰) ساخته شده است.
جدول 5 خلاصه آزمونهای اثرات بین آزمودنیها منابع متغیرهای وابسته SS 1 df 2 df MS F Sig مجذور ایتا گروه ها شناختی 268/525 1 95 268/525 074/22 001/0 189/0 رفتاری 070/300 1 95 070/300 426/13 001/0 124/0 تغییر موقعیت 977/542 1 95 977/542 541/20 001/0 178/0 موقعیت عاطفی 424/613 1 95 424/613 163/25 001/0 209/0 خلق منفی 664/772 1 95 664/772 669/30 001/0 244/0 خلق مثبت 956/103 1 95 956/103 582/2 111/0 026/0 با توجه به نتایج آزمونهای اثرات بین آزمودنیها (مقادیر F و سطح معنیداری آن ها) می توان نتیجه گرفت که بین میانگین نمرههای دختران فراری و دختران عادی در پنج مؤلفه تنظیم عاطفی (بعد شناختی، بعد رفتاری، ادراک از تغییر موقعیت، تغییر موقعیت عاطفی، و خلق منفی) تفاوت معنیدار وجود دارد.
بحث و نتیجهگیری نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که بین نیازهای روانشناختی بنیادی دختران فراری و دختران بهنجار در هر سه مؤلفه خودپیروی ادراکشده، شایستگی ادراکشده و ارتباط ادراکشده تفاوت معنیدار وجود دارد.