Abstract:
شریعتنامهنویسی بهعنوان یک دستورالعملدر فقه سیاسی، اهمیت ویژهای در اندیشۀ سیاسی اسلامی ایران، داشته است. این پژوهش بر آن است که با تمرکز بر اندیشۀ آخرین شریعتنامهنویس دورۀ میانه یعنی فضلالله بن روزبهان خنجی در عصر تثبیت قدرت حکومت شیعیمذهب، شاه اسماعیل صفوی و افول خلافت، به این پرسش پاسخ گوید که روزبهان خنجی، مسائل جامعه را چه میداند و راهحل برونرفت از آن مسائل در اندیشۀ وی کدام است؟ بهرغم علم به وجود عوامل مختلف، ما پاسخ خود را با توجه به نظریۀ بحران اسپریگنز در فهم نظریههای سیاسی، بر این فرضیه استوار کردیم که روزبهان خنجی بحران اساسی جامعۀ سدههای نهم و دهم هجری را گسترش فِرَق مختلف، به قدرت رسیدن سلاطین غیرمذهبی و بیتوجهی به اجرای شریعت در سرزمینهای اسلامی میداند و به نظر او دلیل بروز این بحران، نبود رهبر مذهبی (خلیفه/امام) و بهتبع آن عدم اجرای حقیقی حدود الهی است. بنابراین بازگشت به جلال و شکوه دوران خلافت اسلامی یا ظهور امام زمان، آرمان جامعه و راهحل برونرفت از بحران، هدایت امرا و آشنا کردن ایشان با احکام، حدود شرعی و شریعت، برای فرمانروایی است. گردآوری اطلاعات این پژوهش اسنادی و آرشیوی، و روش تحلیل اطلاعات، تفسیری است.
Shariatnameh writing as a prescription in Political Jurisprudence has been of particular importance in Islamic political thought. This paper tries to focus on thought of Fadhlollah ibn Ruzbahan Khonji, the last Shariatnameh writer in Middle Ages in the era consolidation of power of Shiite government, Shah Ismail I, Safavid king and the decline of the caliphate. The paper tries to answer this question that what is problem within society in Ruzbahan Khonji thought. And what is the solution of the problem in his thoughts?
Despite the existence of various factors, regarding of theory Spragens crisis in the understanding of political theory, the assumption of this paper is that Ruzbahan Khonji believe that Major crisis of society in 9Th and 10th centuries is because of the development of different sect. Furthermore the kings that came to power in this era were irreligious and they were neglecting to the implementation of Shari in Muslim territories. In his opinion, the reason for this crisis is Lack of religious leader (KHalife or Imam) that its result is not run out the law of God. Thus, the return of the Islamic Caliphate era glory to glory object or return of Imam Made, the ideal community solution the crisis leading of rulers and to familiarize them with the rules of conduct , about the legal and Shari rule. This study is based on documents and data collection and Information System Analysis .
Machine summary:
این پژوهش بر آن است که با تمرکز بر اندیشة آخرین شریعت نامه نویس دورة میانه یعنی فضل الله بن روزبهان خنجی در عصر تثبیت قدرت حکومت شیعی مذهب ، شاه اسماعیل صفوی و افول خلافت ، به این پرسش پاسخ گوید که روزبهان خنجی ، مسائل جامعه را چه می داند و راهحل برونرفت از آن مسائل در اندیشة وی کدام است ؟ به رغم علم به وجود عوامل مختلف ، ما پاسخ خود را با توجه به نظریة بحران اسپریگنز در فهم نظریه های سیاسی ، بر این فرضیه استوار کردیم که روزبهان خنجی بحران اساسی جامعة سدههای نهم و دهم هجری را گسترش فرق مختلف ، به قدرت رسیدن سلاطین غیرمذهبی و بی توجهی به اجرای شریعت در سرزمین های اسلامی می داند و به نظر او دلیل بروز این بحران، نبود رهبر مذهبی (خلیفه /امام) و به تبع آن عدم اجرای حقیقی حدود الهی است .
فرضیة ملهم از آن ، این است که روزبهان خنجی بحران اساسی جامعة سده های نهم و دهم هجری را گسترش فرقه های مختلف ، به قدرت رسیدن سلاطین غیرمذهبی و بی توجهی به اجرای شریعت در سرزمین های اسلامی می داند و از نظر وی ، دلیل بروز این بحران ، نبود رهبر مذهبی (خلیفه /امام ) و به تبع آن عدم اجرای حقیقی حدود الهی اسلام است ، بنابراین بازگشت به جلال و شکوه دوران خلافت اسلامی یا ظهور امام زمان ، آرمان جامعه و راه حل برون رفت از بحران ، هدایت امرا و آشنا کردن ایشان با احکام ، حدود شرعی و شریعت برای فرمانروایی است .