Abstract:
از گسترده ترين بخش هاي ادبيات هر ملتي، ادبيات مربوط به كودكان و نوجوانان است كه نقش مهمي در آماده سازي آنان براي ورود به عرصه هاي اجتماعي ايفا مي كند. در اين بين نهادهاي ديني- فرهنگي ازجمله نهادهاي بنيادين (بهويژه در جوامع اسلامي) هستند كه در ادبيات داستاني كودك و نوجوان موردتوجه خاص قرارگرفته اند؛ لذا در اين تحقيق كه با هدف شناخت هر چه بهتر چگونگي معرفي و انعكاس نظام اعتقادي در آثار كودكان و نوجوانان صورت پذيرفته، تلاش شده است تا به شيوه توصيفي و تحليلي و باتوجهبه نظريه ساختارگرايي تالكوت پارسونز، اين مسئله در آثار منتخب هوشنگ مرادي كرماني، از برجسته ترين نويسندگان آثار داستاني كودك و نوجوان كشورمان بررسي شود. در اين پژوهش نظام اعتقادي آثار داستاني موردمطالعه، در دو قالب كليِ نهادهاي ديني و باورهاي عاميانه بررسي و براي تبيين بهتر مطالب، جداول و نمودارهاي لازم ارائه شده است. نتيجه اين پژوهش نشان از آن دارد كه نهادهاي ديني بهعنوان يكي از مهم ترين نهادهاي بنيادين جامعه، در اين آثار انعكاس يافته است و باتوجهبه فرهنگ اسلامي جامعه ايراني، مسائل مذهبي در راس توجه نويسنده قراردارد.
Machine summary:
"در این نوشتار پنج اثر از آثار برگزیدة وی بررسی جامعه شناسانۀ کاربرد نظام اعتقادی در ادبیات داستانی کودک و نوجوان /١٩٥ برای بررسی گزینش شده است که عبارت اند از: بچه های قالیباف خانه (١٣٩٠الف )، خمره (١٣٩٠ب )، پلوخورش (١٣٩٠ج )، تنور و داستان های دیگر (١٣٩٠د) و نخل (١٣٩١).
این مکان در داستان بچه های قالیباف خانه نیز چنین نقشی دارد، اما نه در زمان جنگ ؛ بلکه یکی از شخصیت های داستان که ظلم آشکاری به او شده است ، برای شکایت و شاید همراه ساختن اهالی روستا با خویش به مسجد و نزد امام جماعت میرود: «یدالله هر وقت حرفی داشت به جای اینکه به پاسگاه یا پیش کدخدا برود، یک راست میآمد مسجد» (مرادیکرمانی، ١٣٩٠ الف : ١٤).
در داستان های مرادیکرمانی مستقیما از این زیارتگاه نامی به میان نیامده است ، اما در داستان بچه های قالیباف خانه وقتی به عنوان قسم گفته میشود: «شما را به قفلی که گرفتین ، به زیارتی که رفتین ، از سر تقصیر من بگذرین » (مرادیکرمانی،١٣٩٠ الف : ١١٠)، بررسی جامعه شناسانۀ کاربرد نظام اعتقادی در ادبیات داستانی کودک و نوجوان /٢٠١ تنها زیارتی که به ذهن خطور میکند، زیارت امام رضا (ع ) است .
در داستان نخل مردم روستا به خاطر بازشدن راه چشمه با زه کشی، گوسفند نذر کردند و نقل و شربت دادند بررسی جامعه شناسانۀ کاربرد نظام اعتقادی در ادبیات داستانی کودک و نوجوان /٢٠٥ (همان : ١٠٠) یا در داستان بچه های قالیباف خانه ، اسد در هنگام وضع حمل همسرش ، علاوه بر نذرکردن گوسفند، «نذر کرد پای پیاده برود پیرمراد» (همان ، ١٣٩٠ الف : ١٢٧)."