Machine summary:
"در این جا مناسب است که به ذکر مسائل و بحث های مهمی که در خور توجه بوده و باید عنوان پایه و مبنا داشته باشند اشاره کنیم: 1 ـ منظور از ولایت فقیه چیست؟ 2 ـ این مسئله از مسائل فقه است و یا علم کلام؟ 3 ـ ولایت فقیه, مطلق است و یا مقید به موارد خاص؟ و اثر هرکدام بر جامعه اسلامی و این که دایره اطلاق چه اندازه است؟ 4 ـ آیا ولایت (بنابر این که از فقه باشد) از احکام اولیه است و یا ثانویه؟ 5 ـ آیا ولایت به نحو استقلال برای فقیه ثابت است یا به نحو اشتراط که تصرفات فقط با اذن و نظارت وی باشد؟ 6ـ فقیه صاحب ولایت کیست؟ 7ـ ولایت برای فقیه و مجتهد مطلق ثابت است و یا مجتهد متجزی نیز ولایت دارد؟ 8 ـ ولایت در امور شخصی و فردی افراد نیز ساری و جاری است و یا اختصاص به امور عامه و اجتماعی دارد؟ 9ـ در صورت جریان ولایت در امور عامه آیا محدود به امور شرعی بالمعنی الاخص است و یا امور عمومی دیگر را نیز شامل می گردد؟ 10ـ ولایت شرط وجوب است و یا شرط واجب؟ و آیا تاسیس حکومت بر فقیه واجب است یانه؟ 11ـ آیا ولایت فقیه بالفعل برای او ثابت است و یا بالقوه که با تبعیت و انتخاب و غیره فعلیت پیدا می کند؟ و در صورت اول, محذور تعدد فقها چگونه قابل حل است؟ 12ـ ولایت فقیه با کدام یک از نظام های سیاسی جهان تناسب دارد: استبداد, مشروطه, جمهوری و؟ 13ـ آیا ولایت با حاکمیت ملی مخالفت دارد یا نه؟ 14ـ آیا ولایت فقیه به معنای اذن در تصرف است و یا معنای دیگر دارد و آیا مخصوص امور حسبیه است و یا اعم از آن هاست؟ 15ـ اصولا آیا مسئله ولایت فقیه یک موضوع کاملا نقلی است و یا عقلی و یا مرکب از عقل و نقل؟ در این مقال بدون این که درصدد تحقیق و بررسی مسائل یادشده باشیم لازم می دانیم اذهان و افکار خوانندگان و پژوهندگان محترم را به ذکر چند نکته معطوف داریم: نکته اول: فحص و کاوش در خصوص تاریخ مسئله ولایت فقیه در اسلام هرچند ارزشمند بوده و جایگاه والای خود را دارد در مقام مشروعیت اصلی این مسئله تاثیری ندارد, زیرا ولایت فقیه (اگر چه با اصطلاحات و تعبیرات دیگر) در متن عقاید اسلامی ریشه داشته و از پشتوانه روایات مذهبی متعدد بلکه از آیات قرآنی نیز مانند آیه شریفه اطیعوا الله واطیعوا الرسول واولی الامر منکم2 و غیره نیز برخوردار است چنان که پی گیری و ره یابی قائلان و معتقدان به ولایت فقیه نیز با این که مفید فایده است اما وقفه ای در اصل مشروعیت آن ایجادنمی کند زیرا: اولا: باید به دنبال دلیل مسئله در کتاب و سنت بود و مشروعیت آن را در این دو منبع و مرجع اصلی اسلامی پی گرفت و جایگاه اقوال و شهرت و اجماع و امثال ذلک را در آخرین مرحله دانست."