Abstract:
در این مقاله با بهره گیری از چارچوب تئوریک گفتمان لاکلا و موفه سعی در بـررسـی سیاست خارجی ارمنستان از زمان استقلال تا دوره سرکیسیان شده است . کشور ارمنستـان از زمان استقلال سه رییس جمهور را تجربه نموده است . هر کدام از این دوره ها بـه طـور مشخصی قابل تمیز با دوره های دیگر بوده است . در هر دوره گفتمان خاصی از رفتار و روابط بر دستگاه سیاست خارجی ارمنستان مسلط شده است . هر کدام از این دوره هـا عـنـاصـر خاصی را به عنوان هدف اصلی مطرح کرده اند که عناصری دیگر در حول آن شکل یافته انـد . با توجه به شرایط خاص و نیز تجربه ی تاریخی ارامنه، موقعیت جغرافیایـی ایـن کشـور،
محذورات سرزمینی، محیطی و مسئله دیاسپو ر ا در هر دوره ای، برجسته سازی یکی از عناصر صورت پذیرفته است . دوره اول، از آغاز استقلال تا 1998 می باشد که پـطـروسـیـان دال مرکزی را منافع ملی اعلام می دارد واز حجم غیریت سازی می کاهد . مساعی پطروسیـان در جهت ایجاد هژمونی مصلحت گرا بود . او سعی نمود دال هایی (SIGNIFIED) که تـا آن زمان کاملا به عنوان “” غیر “ و ” دیگری “ (OTHERNESS) بر گفتمان حاکم بر دسـتـگـاه تصمیم گیری جمهوری ارمنستان حاکم شده بود را نادیده بگیرد . در دوره ی پطروسیان آنچـه که اهمیت داشت حفظ خود و حفظ تمامیت ارضی بود . مرزهای جغرافیایی ارجح بر مرزهـای ایدئولوژیک بودند، ایستارها و هنجارهای ارزشی به حاشیه رانده شد و به جای تـوجـه بـه
مسائل انتزاعی، به محذورات فیزیکی توجه شد . حتی می توان ادعا کرد که در این دوره یـک نوع تقلیل گرایی و تخفیف گرایی در سیاست خارجی ارمنستان صورت پذیرفت . دوره ی دوم، زمامداری کوچواریان می باشد که غیریت سازی را برجسته ساخت و کشور ترکیه را به عنوان دشمن معرفی نمود . دال مرکزی در این دوره دیاسپورا می باشد . او به تمام مسائل هویتی و قومی ارامنه توجه داشت و تلاش نمود میان آن مفاهیم و سیاست خـارجـی ارمـنـسـتـان رابطه ای جدی برقرار سازد . تلاش او در جهت گسترش روابط با رقیبان کشـور دشـمـن، انسجام دهی به دال هایی همچون دشمن و غیره بود . دوره ی اخر همزمان بـا بـه قـدرت رسیدن سرکیسیان می باشد . این دوره با کاستن از اهمیت غیریت سازی همراه شد . مفاهیـم
اصلی در این گفتمان تعادل و مصلحت می باشد که به مطالبات معقول دیاسپورا نیز تـوجـه داشت . سیاست خارجی سرکیسیان را می توان ترکیبی از سیاست هـای پـطـروسـیـان و کوچواریان دانست . گفتمان غالب در این دوره عمل گرایی است که سعی دارد اصول و اهداف سیاست خارجی را در قالب قواعد و مقررات بین المللی تعریف و تعقیب نماید . گفتمان حاکـم بر سیاست خارجی ارمنستان در این دوره تنش زدایی می باشد .
Machine summary:
"در ین مقاله بحث خواهد شد که هرگاه مباحث مربوط به شناسایی مسئله نسل کشی ارامـنـه در گفتمان اصلی سیاست خارجی ارمنستان قرار گرفته است رو بط خارجی ین کشور با تـرکـیـه مناقشه آمیز بوده و ارمنی ها برای جبران نفوذ و هژمونی ین دشمن در جهت گسترش رو بط بـا همسایه ی جنوبی و کشور بزرگ روسیه برآمده ند و نیز هرگاه برجستگی موضوعات هویتی و نیز مس له ی مربوط به دیاسپورا، همچون منازعه قره باغ که یک منازعه ی صرفا بر بنیادهای مـادی نیست ، لکه ارمنستان آن را یک منازعه هو تی می د ند، بیشتر شده است ، رو بط ین کشـور بـا ترکیه و آذربایجان رو به وخامت گذاشته است و تنگناها و واقعیت های ژئوپولتیک ، ین کشور ر به سمت یران و روسیه سوق داده است .
Rosenkvist, Morten Anstorp ) به علاوه در راستای حل همین مسئله ، یران خواهان کاهش نفوذ ترکیه در ین منطقه بـوده و ایـران بـه ارمنستان به عنوان یک مانع در مقابل نفوذ ترک ها نگاه می کند و در ین راستا خود را به عنـوان دوست اقتصادی ارمنستان مطرح می نماید (٢٠٠٢,٢٨ Haroutiun ,Khachatrian ) نسل کشی ارامنه ، تجربه تاریخی و خصومت تاریخی با ترکیه بعضی از محققان برجسته از جمله گرگ لیو آ بارس معتقدند که از اهداف او یه و مـوثـر بـر سیاست خارجی ارمنستان مسأله شناسایی نسل کشی ارامنه در عرصه ین لم لی مـی بـاشـد و دیاسپورای ارمنی همواره تلاش داشته و سعی نموده است که به آن یک وجه ین لم لی بخشد ."