Abstract:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه شیوه های فرزندپروری، سبکهای دلبستگی و ساختار تعاملات خانواده بهعنوان پیشبینهای بزهکاری در نوجوانان پسر شهرستان ساری استان مازندران بوده است. به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر در پژوهش دو گروه از نوجوانان بزهکار و نوجوانان غیر بزهکار در نظر گرفته شدند. نمونه ها با بهره گیری از پرسشنامه های شیوه های فرزندپروری بامریند، سبکهای دلبستگی به والدین و همسال آرمسدن و گرینبرگ و پرسشنامه ساختار تعاملات خانواده ارزیابی شدند. برای بررسی متغیرهای شیوه های فرزندپروری، سبکهای دلبستگی به والدین و همسال و ساختار تعاملات خانواده به عنوان پیشبینهای بزهکاری، از روش تحلیل ممیز استفاده شد. برای تحلیل داده ها، علاوه بر روش آمار توصیفی، روش تحلیل ممیز به کار بسته شد. نتایج به دست آمده نشان داد که بزهکاری در نوجوانان را می توان بر اساس متغیرهای شیوه های فرزندپروری، ساختار تعاملات خانواده و سبکهای دلبستگی به مادر پیش بینی نمود. نتایج به دست آمده و مدل ارائه شده در این پژوهش به تفضیل مورد بحث قرار گرفته است.
Machine summary:
"بر این اساس سوال زیر طرح شده است : آیا بزهکاری در نوجوانان پسر بر اساس شیوه های فرزندپروری (آزادگذاری، استبدادی و اقتدار منطقی)، سبکهای دلبستگی و عملکرد خانواده قابل پیش بینی است ؟ جامعۀ آماری، روش نمونه گیری و حجم نمونه جامعه مورد مطالعه در بررسی حاضر پسران بزهکار ١٢ تا ١٧ ساله بودند که در فاصله زمانی فروردین ماه تا اسفندماه ١٣٩١ در کانون اصلاح و تربیت استان مازندران زندگی میکردند.
با ملاحظه مندرجات جدول شماره ٣ مشخص می شود که معناداری متغیرها نشان دهنده این است که بزهکاری در نوجوانان پسر بر اساس شیوه های فرزندپروری (آزادگذاری، استبدادی و اقتدار منطقی)، سبکهای دلبستگی و عملکرد خانواده قابل پیش بینی است .
با توجه به داده های جدول شماره ٦ معادله ممیز حاصل از روش گام به گام به صورت زیر نوشته می شود: (ساختار خانواده ) ٠/٠٤٢ - (اقتدار منطقی) ٠/١٤٢ + ١/٦٩٣- = D بحث و نتیجه گیری نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل آماری درزمینۀ سؤال مطرح شـده اساسـی در ایـن مقالـه نشان داده شده است که بزهکاری در نوجوانان پسر بر اساس شیوه های فرزندپروری (آزادگذاری، استبدادی و اقتدار منطقی)، سبکهای دلبستگی و عملکرد خانواده قابل پیش بینـی اسـت ."