Abstract:
ظرفیت معرفت شناسی حکمی و علمی سیاسی حکمت متعالی محض و اجتماعی علامه معحلامض ه طوبااحطتبامیایعی طباطبایی بر این پیش فرض استوار است که ایشان حکیم متعالی محض و مدنی ـ اعم از (٧ تا ٢٢) اجتماعی و حتی سیاسی اجتماعی ـ است ؛ ولو بسان امام خمینی وارد گفتمان انقلاب سیاسی ، جابه جایی قدرت و دولت سازی نشده باشد. پرسمان حکمت محض و مدنی متعالی فراهم آمده معرفت شناسی ، روش شناسی و پدیده شناسی اعم از هستی شناسی ، چیستی شناسی و چگونگی شناسی می باشد که مبین و مستلزم ظرفیت تداوم و کاربست در حکمت و علم مدنی ، اجتماعی و سیاسی به روش دلالت تضمنی ، مطابقت و به ویژه التزامی است . کتاب "اصول فلسفه و روش رئالیسم " علامه عموما، و به ویژه در مبحث اعتباریات ، متعرض معرفت شناسی محض و تا حدودی اجتماعی شده که هم در معرفت شناسی سیاسی و هم در روش شناسی به منظور پدیده شناسی مدنی و سیاسی قابل توجه و کاربست است . فرضیه ی این مقاله ، ظرفیت معرفت شناسی حکمی و علمی سیاسی حکمت متعالی محض و اجتماعی علامه طباطبایی است . روش بررسی ، تحلیل متن و محتوای آثار و آرای علامه به ویژه در اصول فلسفه و روش رئالیسم است ؛ تاجایی که می توان این را شرح و کاربست فلسفی سیاسی آن دانست . این روشی برای بازیابی سایر آثار و آرای علامه و سایرین و روزآمدسازی و کاربری علمی آن هاست .
Machine summary:
"بدان صورت که سفر چهارم نیز بدون اسفار پیشین ، هم از حیث حکمی و علمی معرفت شناسی ، روش شناسی و پدیده شناسی در معرض نارسایی و ناسازاوری : ناکارآمدی ؛ سیاسی حکمت متعالی محض و احتماعی عدم بهره وری و اثربخشی بهینه و بسامان حقیقی ، یقینی و واقعی توحیدی دو ساحتی مادی علامه طباطبایی و معنوی باطنی و ظاهری متعادل و متعالی می باشد.
کتاب و در حقیقت نگاه ، نظریه و نظام اصول فلسفه و روش رئالیسم که عمدتا در علم و معرفت شناسی نگاشته شده است ؛ به اعتباری حد وسط حکمت محض و حکمت اجتماعی علامه می باشد.
پدیده شناسی سیاسی یا علم سیاسی به معنای اعم ، که فراگیر و فراهم آمده مراتب سه گانه ی نظریه و عملی تا عینی ذیل می باشد شامل : یکی هستی شناسی سیاسی : فلسفه به معنای خاص یعنی فرزانگی سیاسی و دانایی سیاسی و بنیاد و غایت شناسی سیاسی و به تعبیر فارابی ، مبادی سیاسی یا حقیقت سیاسی و حتی معنای سیاسی یا ارزش سیاسی ، مراد ارزش های سیاسی بنیادین و غایی است .
اما مقاله ی ششم تحت عنوان «ادراکات اعتباری » (همان : ٣٥١-٢٦٩) و به تعبیری «اعتباریات و علوم حقیقیه » یا «اندیشه های پنداری » و نیز «ارتباط اعتباریات با حقایق مترتبه به آن ها» یا «کیفیت ارتباط علوم مجعوله انسان با خواص واقعی وی »، نقطه ی اوج و شاهکار علامه و شاه بیت منظومه ی حکمت علمی و معرفت شناسی حکمی محض و اجتماعی و حتی انسانی او بوده و به شمار می آید."