Abstract:
یکی از تاثیرانگیز ترین انواع ادبی ،ادب غنایی است که خود به انواع مختلف همچون ؛مرثیه ،مناجات نامه ،گلایه ،ساقی نامـه ،هجو و مدح و ،حبسیه و....)تقسیم می شود . حبسیه یکی از انواع فروع ادب غنایی است و در حقیقت شعر بی نقابی است که بر روح و جان ها ،تاثیر بسیار عمیقی می گذارد . بر روح و جان نشستن اشعارحبسی یا «زندان نوشته ها»ناشـی از صـمیمت وخلـوص اشعار شاعرانی است که مضامینی از جمله ؛یاس ،ناامیدی ،درد ، رنج ،محیط زندان ،مرگ ومرگ اندیشی،و... در شعر آنان موج مـی زند. این پژوهش قصد دارد به بیان انواع حبسیه به لحاظ مضامین (حسب حالی، شکواییه ای ، پوزش نامه ای )و عوامل شـکل گیری سرودن حبسیه «زندان نامه ها» و اشعار حبسیه یکی از حبسیه سـرایان برتـر و شـاعر متعهـد بـه ارزش هـای انقـلاب و ویژگی های سبکی و زندگی سیاسی او و مهمترین مضامین بکار رفته در اشعار حبسی او بپردازد. نویسنده دراین مقاله از کتابخانه های متعدد و نمایه وکتابشناسی و.....بهره برده است .
Machine summary:
"مضامین حبسیه در اشعار سید علی موسوی گرمارودی مهدی بیات کوهسار ١، فرهاد باطبی ٢ ١ کارشناس ارشد زبان وادبیات فارسی، دانشگاه سمنان ، سمنان ، ایران ٢ مربی دانشگاه فرهنگیان ، پردیس شهید رجایی، سمنان ،سمنان چکیده یکی از تاثیرانگیز ترین انواع ادبی ،ادب غنایی است که خود به انواع مختلف همچون ؛مرثیه ،مناجات نامه ،گلایه ،ساقی نامـه ،هجو و مدح و ،حبسیه و....
٢-ادبیات تحقیق در این مقاله قصد بر آن است تا در خصوص زندگی و ویژگی شعری و بررسی موضوعات حبس سروده های یکی از متعهد ترین شاعران انقلاب -موسوی گرمارودی پرداخته شود و در ادامه از موضوعاتی سخن گفته شود که مختص این شاعر بوده و دیگر حبسیه سرایان از آن سخن نگفته یا بسیار کم گفته اند.
در زنــــــم و ایســــــتم همــــــی کــــــه درآیــــــد از دل خانــــه ، یکــــی زنــــدان چنــــد بــــرادر مــــی شــــنوم لیــــک ، مــــادر اســــت کــــه آیــــد آه همــــه جــــان مــــن فــــدای تــــو مــــادر در چـــو گشـــاید، زنـــدان شـــوق و خنـــده ، گشـــاید بـــــرزخ مـــــن ، از بهشـــــت ، یـــــک در دیگـــــر دســــــت فــــــرا آورد بــــــه گــــــردن و بوســــــه بوســــد و بوســــد مــــرا و گریــــه دهــــد ســــر دســــت و ســــرش بوســــم و کنــــار هــــم آیــــیم تـــــا بشـــــتابیم زی کنـــــار تـــــو زودتـــــر (گرمارودی ، ١٣٥٧، ١١٤) بیهوده گذشتن عمر در زندان یکی دیگر از شکنجه های روحی شاعران پرتلاش ، عدم کار یا سرگرمی مناسب است که گاهی شاعر از بیهـودگی مـی نالـد و از عدم تحرک و پویایی می نالد."