Abstract:
عوامل و موانع تحول در اخلاق از مسائل مهم علم اخلاق و تربیت بهشمار میرود. در این بین، آنچه کمتر بدان توجه شده ویژگی اثرگذاری عنصر «اختیار» است. عمل اختیاری انسان را میتوان در قالب «عمل صالح» در قرآن تحلیل کرد. فارغ از عوامل اولیة ایجاد انگیزه برای یک عمل صالح، مانند آموزش و تربیت، آنجه در تداوم یک رفتار اخلاقی و نیز تعمیمپذیری آن به سایر صفات اخلاقی موثر است ویژگی ارادی بودن و از روی اختیار انجام دادن یک عمل اخلاقی است. نتایج حاصل از این مقاله نشان میدهد که انجام اختیاری اعمال صالح از یک سو، به تقویت و تداوم همان عمل منجر میشود؛ و از سوی دیگر، ارادة عادت شده ـ دستکم ـ در برخی صفات اخلاقی، به سایر صفات توسعه مییابد؛ یعنی دارنده یک صفت اخلاقی خاص، در صورت تکرار و تداوم، سایر صفات اخلاقی را هم به سوی خود جلب خواهد کرد. تعمیمپذیری اختیار، شامل تحول منفی در صفات ضداخلاقی نیز میشود. برای مثال، صفت صالح «ذکر» و «هوای نفس» به عنوان مصادیق هر دو گروه بررسی شده است. پژوهشهای سابق، قرآن و عمدتا تفاسیر در این زمینه مطالعه و تحلیل شده است.
Machine summary:
"نتایج حاصل از این مقاله نشان میدهد که انجام اختیاری اعمال صالح از یک سو، به تقویت و تداوم همان عمل منجر میشود؛ و از سوی دیگر، ارادة عادت شده ـ دستکم ـ در برخی صفات اخلاقی، به سایر صفات توسعه مییابد؛ یعنی دارنده یک صفت اخلاقی خاص، در صورت تکرار و تداوم، سایر صفات اخلاقی را هم به سوی خود جلب خواهد کرد.
در هر صورت، تأثیرگذاری عوامل بیرونی به هر شکلی که باشد در نهایت، به واسطة تغییرات درونی است؛ زیرا هر عاملیـ اگرچه کاملا بیرونی باشد ـ مانند اتفاق یا واقعهای بدون دخالت فرد یا آموزش، ابتدا توسط مدرکی همچون انسان درک شده، تجزیه و تحلیل میشود، سپس با برانگیختن قوای داخلی، مانند انگیزش و میل، تأثیرگذاری خود را بر ارادة فرد گذاشته، او را برای انجام عمل اخلاقی جدید حرکت میدهد.
بدینروی، اعمال زشت، نقش و صورتی جدید به نفس انسان میدهند که مانع درک حق و حقیقت شده، صفا و جلای اولیه را، که به مصداق «ونفس وما سواها فألهمها فجورها وتقواها» (شمس: 7و8)، فطری بشر بوده، میگیرد و مانع از درک آن میشود (بعضی از مفسرین به نقل از مرحوم علامه، ذیل آیه: ثم کان عاقبة الذین أساؤا السوای أن کذبوا بآیات الله وکانوا بها یستهزؤن (روم: 10)، تکذیب آیات الهی را نتیجه بدرفتاری و ظلم به خود گرفتهاند که متناسب با بعد منفی تکرار عمل گناه است، ولی چون علامه این قول را نپسندیدند، بعد منفی را از آیه ذکر شده استفاده کردیم)."