Abstract:
ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﻮﺿـﻮع اﺟـﺎره داری ﺑﻨـﺪرﻋﺒﺎس در دوره ﻗﺎﺟﺎرﯾـﻪ ﻧﻘﺸـﯽ ﻣﻬـﻢ درﺷـﻨﺎﺧﺖ ﺳـﻨﺖ ﻫـﺎی دﯾﻮانﺳﺎﻻری اﯾﺮاﻧﯽ در ﻣﻨﻄﻘﮥ ﺧﻠﯿﺞﻓﺎرس و ﺗﻌـﺎﻣﻼت ﺳـﺎﺣﻞ ﻧﺸـﯿﻨﺎن ﺳـﻮاﺣﻞ ﺷـﻤﺎ ﻟﯽ و ﺟﻨـﻮ ﺑﯽ ﺑـﺎ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻗﺎﺟﺎر دارد. ﺑﺮرﺳﯽ اﯾﻦ ﻣﻮﺿـﻮع، ﺑـﺮ ای روﺷـﻦ ﺷـﺪن ﻣﺎﻫ ﯿـ ﺖ ﻣﻨﺎﺳـﺒﺎت ﺗـﺎر ﯾﺨﯽ اﯾـ ﺮان و ﺳﺎﺣﻞﻧﺸﯿﻨﺎن ﺳﻮاﺣﻞ ﺟﻨﻮﺑﯽ ﺧﻠﯿﺞﻓﺎرس و ﺗﺒﯿﯿﻦ رواﺑﻂ و ﺗﻌﺎﻣﻼت ﻣﯿﺎن ﻋﻨﺎﺻﺮ اﯾﺮاﻧﯽ و ﻋﺮب در ﻣﻨﻄﻘـﮥ ﺧﻠﯿﺞﻓﺎرس ﺿﺮوری ﻣﯽﻧﻤﺎﯾﺪ. ﺑﺮرﺳﯽﻫﺎی ﺗﺎرﯾﺨﯽ در ﺑﺎب اﺟﺎرة ﺑﻨﺪرﻋﺒﺎس ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪة ﻧﻮﻋﯽ ﻫﻤﺮاﻫـ ﯽ اﻣﺎم ﻣﺴﻘﻂ ﺑﺎ ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻗﺎﺟﺎر اﺳﺖ ﮐﻪ در ﻣﻨﺎﺑﻊ ﮐﻤﺘﺮ ﺑﻪ آﻧﻬﺎ اﺷـﺎره ﺷـﺪه و اﻣـﺮوزه در ﺑﺮﺧـﯽ ﺗﺄﻟﯿﻔـﺎت ﻓﺎرﺳﯽ و ﻋﺮﺑﯽ ﺑﺎ ﺗﻌﺎﺑﯿﺮی دﯾﮕﺮ از آن ﯾﺎد ﻣﯽﺷﻮد. ﺗﺤﻮل در ﻣﻨﺎﺳـﺒﺎت ﻣﻨﻄﻘـﻪ ای ﺑـﺎ ﺗﻮﺟـﻪ ﺑـﻪ ﻗـﺪرت روزاﻓﺰون اﻧﮕﻠﺴﺘﺎن و ﺑﺎزﻣﺎﻧﺪن ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻗﺎﺟﺎر از ﺗﺤﻮﻻت ﺟﺪﯾﺪ ﻣﺎﻧﻊ اﺗﺨﺎذ ﺳﯿﺎﺳﺘﯽ ﮐﺎرآﻣـﺪ ﺷـﺪ و ﺑـﺎ ﺑﺮوز اﺧﺘﻼﻓﺎت، ﻣﻮﺿﻮع ﺑﻨﺪرﻋﺒﺎس ﺑﻪ ﺗﺪرﯾﺞ ﻣﻮﺟﺐ اﺧﺘﻼل در ﺗﻌﺎﻣﻼت ﺧﺎﻧﻮادة ﺑﻮﺳـﻌﯿﺪ و ﺣﮑﻮﻣـﺖ ﻣﺮﮐﺰی ﺷﺪ. اﯾﻦ ﻣﻘﺎﻟﻪ ﺑﺎ روﯾﮑﺮدی ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ، ﺿﻤﻦ ﺑﺮرﺳﯽ ﻣﺎﻫﯿﺖ اﺟﺎره داری ﺑﻨـﺪرﻋﺒﺎس و ﻧﻘـﺶ آن در ﺗﻌﺎﻣﻼت ﺑﻮﺳﻌﯿﺪ و ﺣﮑﻤﺮاﻧﺎن ﻣﺤﻠﯽ، ﺑﻪ دﻧﺒﺎل ﭘﺎﺳﺦ ﺑﻪ اﯾﻦ ﭘﺮﺳﺶ اﺳﺎﺳـ ﯽ اﺳـﺖ ﮐـﻪ ﻣﻮﺿـﻮع اﺟـﺎره ﺑﻨﺪرﻋﺒﺎس، ﺗﺎ ﭼﻪ ﺣﺪ ﻣﺎﻫﯿﺖ ﻣﻨﺎﺳﺒﺎت ﺣﮑﻮﻣﺖ ﻗﺎﺟﺎر و اﻣﺎم ﻣﺴﻘﻂ را ﻣﻨﻌﮑﺲ ﻣﯽﮐﻨﺪ؟
Machine summary:
"برای مثال، زکریا قاسم ضمن اشاره بـه بنـدرعباس و مضافات آن در کنار دیگر منـاطق عمـان تحـت عنـوان "مسـتملکات آل بوسـعید" (قاسم ، ١٩٩٦: ١٠٤/١) نوشته است : در دورة قاجار، ایران نه تنها هـیچ نظـارتی بـر مناطق ساحلی بندرعباس نداشت ، بلکه در مواردی انگلستان بنا بر منافع تجاری در ایران، به یاری ایران آمده و بر منافع مسقط ضربه وارد کرده است (درویش ، ١٩٨٢: ٨٦ و ٧٩؛ عقاد، ١٩٥٩: ٥٢).
(Lorimer,1970: l/144-145) در این دوره بندرعباس در ظاهر در اختیار خوانین بستک بود و کـریم خـان نیز در باره فرمان حکومت بندرعباس و جزایر تابعه را به خوانین بستک واگذار کـرد (بستکی، ١٣٣٩: ١٤٧؛ حسینی فسـایی،١٣٦٧: ٢/ ١٥١٨) خانـدان بنـی عباسـیان / بستک تا پایان دورة زندیه ، «حاکم بندرعباس و جهانگیریه و لشتان و گوده و ایلود» باقی ماندند و از حامیان لشکریان زند در منطقه بودنـد (حبیبـی و وثـوقی، ١٣٨٧، ٦٦)، اما تداوم منازعات در بندرعباس و چندین دور حمله به این بندر، همزمـان بـا تقویت تجاری مسقط ، زمینه را برای توجه بیشتر مسقط به نزدیکی به تنگـه هرمـز فراهم آورد.
حال آنکــه بــرای بررســی و تبیــین دقیــق ماهیــت مســألۀ اجــارة بنــدرعباس ، بایــد بــه سرچشمه های سنت های مدیریتی ایالات و ولایات در تاریخ ایـران پرداخـت : نـه تنهـا اجارة بندر یا گمرک ، بلکه مهم تر از آن ، اعطای حکومت برخـی منـاطق بـه حکمـران مسقط نیز در اسناد تاریخی موجود است و این هیچ گاه به معنی بیاعتنـائی حکومـت مرکزی به اصل تابعیت آن منطقه از حکومـت ایـران نیسـت ، بلکـه بـا پـذیرش اصـل تابعیت مسقط از ایران این احکام صادر میشد."