Abstract:
رهبری تحول آفرین فرایند ایجاد تعهد به اهداف سازمانی و توانمند ساختن پیروان جهت به تحقق رساندن
آن اهداف میباشد. هدف تحقیق حاضر بررسی ارتباط رهبری تحولآفرین و بهرهوری نیروی انسانی
می باشد، روش تحقیق از نظر نوع تحقیق، توصیفی- همبستگی بوده و جامعه آماری پژوهش شامل کلیه ی بیمارستان و مرکزپزشکی، آموزشی و بهداشتی درمانی استان البرز میباشد که به روش غیراحتمالی در
دسترس حجم نمونه طبق جدول مورگان تعداد ٣٥١ نفر از کارکنان مراکز انتخاب شدند. ابزار جمع آوری
و پرسشنامه ی (ACHIEVE) اطلاعات در تحقیق حاضر پرسشنامه استاندارد بهرهوری فردی مدل اچیو
میباشد که جهت بررسی روائی پرسشنامه از نظر متخصصین و (MLQ) رهبری تحولآفرین باس و آولیو
صاحبنظران و برای برآورد پایائی از ضریب آلفای کرونباخ و جهت آزمون فرضیهها از آزمون پیرسون
بوده است. در مجموع نتایج تحلیل فرضیههای SPSS استفاده شده است، ابزار تحلیل دادهها نیز نرمافزار ٢٠
تحقیق نشان میدهد که بین رهبری تحولآفرین و ابعاد آن (نفوذ آرمانی، انگیزش الهامبخش، ملاحظات
فردی و ترغیبذهنی) و بهرهوری نیرویانسانی رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد، همچنین بیشترین تاثیر
را به ترتیب بعد نفوذ آرمانی، انگیزش الهامبخش، ملاحظاتفردی و ترغیبذهنی بر بهرهوری نیروی انسانی
دارند.
Machine summary:
رهبري تحول آفرين ، نفوذآرماني، انگيزش الهام بخش ، ملاحظات فردي، ترغيب ذهني بهره وري نيرويانساني مقدمه با گسترده شدن جوامع ، سازمانها و شرکت ها، نهادهايي بوجود آمده اند تا پاسخگوي نيازهاي مختلف مردم باشند و مجموعه دست آوردهاي علمي نشان ميدهند از ساده ترين لوازم گرفته تا پيشرفته ترين فناوريهاي پيچيده ، محصول خلافيت و نوآوري انسان هايي است که طي سال هاي متمادي بر اساس دانش و ارتقاء فکري خلق شده است ، بنابراين پايه اصلي ثروت هر سازمان را منابع انساني آن تشکيل ميدهد که از آن به عنوان اصلي و پايه ياد ميشود.
آن ها کساني هستند که از طريق تعيين نقش ، الزامات و وظايف محول شده ، پيروان خود را در جهت اهداف معين ، هدايت مي کنند و بر مي انگيزانند (فرنچ ٣ و بل ، 4 ٢٠٠٣) رهبري تحول آفرين چهار مولفه اصلي دارد که عبارتند از نفوذ آرماني(در اين حالت فرد خصوصيات رهبر فرهمند را دارد)، ترغيب ذهني (رهبران تحول آفرين سعي دارند پيروان خود را به خلاقيت و نوآوري ترغيب کنند)، انگيزش الهام بخش (رهبر را به عنوان شخصيتي مطرح ميکند که پيروان را با الهام بخشي به انگيزش مناسب برمي انگيزاند) و ملاحظات فردي (صرف وقت به منظور آموزش رفتار و مراوده با افراد براي رشد و توسعه تواناييهاي زيردستان ميباشد)، همان گونه که مطالعات نشان ميدهد بين رهبري تحول آفرين و عملکرد سازماني رابطه معناداري وجود دارد(مورالس ٥ و همکاران ، ٢٠١١).