Abstract:
ویژگی تحقق پذیری قطعی مرگ برای همه افراد،این اضطراب را از دیگر اضطرابها همانند اضطراب سلامت[1] یا فوبیهای خاص که تحقق پذیریشان برای عموم مردم احتمالی است، متمایز کرده است. یکی از نظریه های پرکاربرد در بررسی نقش باورهای غیرواقع بینانه بر اضطراب ، نظریه عقلانی هیجانی آلبرت الیس است. بنابر نظر عقلانی هیجانی[2] الیس، استرس افراد غالبا با باورهای غیر منطقی مرتبط است که بطور کلی این فرایند نیز بر اساس حادثه ای ایجاد شده است .ابن سینا نیز به عنوان یکی از فلاسفه برجسته اسلامی قرون وسطی، اضطراب مرگ را ناشی از باورهای غیرواقع بینانه میداند.
روش: کتاب الشفاء من خوف الموت ابن سینا با تکنیک تحلیل محتوا کد گذاری گردید و سپس بصورت تحلیلی با نظریه آلبرت الیس مورد مقایسه قرار گرفت.
نتایج: چهار عامل اصلی در نظریه ابن سینا به عنوان علت اصلی اضطراب مرگ یافت شد : 1. اگر من بمیرم بطور کامل از بین خواهم رفت2- مرگ با درد شدیدی همراه میباشد 3- اگر بمیرم بدلیل گناهانم مورد عذاب الهی قرار خواهم گرفت 4- اگر بمیرم خانواده و اموالم از بین خواهند رفت و کسی نمیتواند از آنها مراقبت کند.
نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از این تحقیق با نظریه آلبرت الیس نیز مقایسه شد، شباهتهایی بین نظریه ابن سینا و الیس یافته شد و هر دو عوامل ایجاد اضطراب مرگ را باورهای غیرواقع بینانه میدانند. اما تفاوت این دو نظریه، در واژه واقع گرائی میباشد؛ چرا که الیس قائل به واقعیت مطلق و خارجی نمیباشد، اما ابن سینا قائل به چنین واقعیتی است.
بر اساس نتایج بدست آمده از تحقیق حاضر، اضطراب مرگ با باورهای غیرواقع بینانه مرتبط میباشد ، که پیشنهاد می شود تا درمانگران ایرانی در فرهنگ و نگرش اسلامی به مبانی مطرح شده در آرا و اندیشه ابن سینا توجه ویژه ای داشته باشند، بخصوص آنکه اندیشه های وی دارای بنیان هایی از نوع فرهنگ ایرانی اسلامی است.
Machine summary:
"در نتیجه این قدرت، میتواند برجستگی ادراک مرگ را افزایش دهد (همان) یکی از وجوه ادراکی آینده، ادراک درد شدید به واسطه مردن فرد است (فیورر و والکر، 2008: 23) ابنسینا نیز درد و رنج حاصل از مردن را ناشی از قدرت ادراک انسان میداند (ابنسینا، 1400: 339) از همین منظر، او قدرت ادراک درد را تا وقتی میداند که نفس با بدن مرتبط است، و زمانی که نفس از بدن جدا میشود، فرد هیچ دردی را حس نمیکند چراکه درد و رنج به سبب ادراک صورت میگیرد و ادراک تنها برای زنده واقع میشود و فرد زنده، پذیرنده تأثیر نفس است؛ ولی جسمی که در آن دیگر تأثیر نفس وجود ندارد، درد و رنج را حس نمیکند (همان: 340) این گفته ابنسینا نیز با پژوهشهای بسیاری درباره تجارب نزدیک مرگ افرادی که دچار ایست قلبی شده بودند و سپس به زندگی برگشته بودند نیز همسوست؛ اکثر افراد، تجربه مردن را، بسیار لذت بخش و بدون ترس و همچنین همراه با تجارب مذهبی گزارش کردند (مودی، 1975: 20) و این تجربه فقط شامل بزرگسالان نبوده است و بلکه شامل کودکان نیز میشده است.
پیشنهادات براساس نتایج مقاله حاضر، پیشنهاد میشود، درمانگران و مشاورانی که میخواهند نقش باورهای غیرواقعبینانه را در بیماران دارای اضطراب مرگ مورد بررسی قرار دهند، به نظریه ابنسینا در ترس از مرگ، توجه کافی داشته باشند، چراکه نظریه وی ریشه در مبانی اسلامی دارد و با فرهنگی ایرانی اسلامی ما نیز سازگارتر است، و همانطور که مشخص شد، این تفاوت از ملاک واقع بینی باورها در نزد ابنسینا بهعنوان یک فیلسوف اسلامی و آلبرت الیس یک نظریه پرداز و روانشناس غربی آشکار گشت.
Journal of Rational-Emotive & Cognitive-Behavioral Therapy, 10 (4), 207–217.
Journal of Rational-Emotive & Cognitive-Behavioral Therapy, 10 (4), 207–217."