Abstract:
میرزا محمدحسن حسینی شیرازی از علمای بزرگ و مؤثر معاصر شیعه محسوب میگردد. وی ازآنرو که در عمل سیاسی نیز وارد شد، اثر شگرفی در تاریخ ایران بهجای گذاشت و جایگاه مهمی در سیر اندیشه سیاسی شیعه دارد. بنابراین پرداختن به اندیشه سیاسی ایشان ضروری بهنظر میرسد. هر چند نمیتوان به شکل شفاف نظریه حکومت خاصی در اندیشه آیتالله شیرازی استخراج کرد ولی با جستجو در اظهارنظرها و برخی نامهها یا پاسخ به استفتاءهایی که از وی بهجای مانده است، میتوان به شبهنظریه یا دیدگاه رسید. مقاله حاضر میکوشد با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی و بر اساس نظریة بحران اسپریگنز به درک دیدگاه میرزای شیرازی در تحلیل و تجویز نظام مطلوب قدرت بپردازد و طی آن چهار مرحلة نظریة بحران به ترتیب: برهم خوردن تعادل سیاسی و خطر نفوذ بیگانگان بحرانهای اصلی زمانة میرزای شیرازی، نفوذ فرهنگی و سیاسی بیگانگان درک مشکلة اصلی توسط میرزا، اصل اغتصاب و حفظ کیان اسلامی نظام مطلوب میرزا برای بازسازی جامعه و در نهایت الگوی دو بخشی احکام شرعی ـ احکام عرفی، در قدرت با تفوق فقها تجویز و توصیف میرزا برای حل بحران زمانة خود بیان میگردد.
Machine summary:
ازاین رو عدم اشاره ایشان به ولایت مطلقه فقها در فقره فوق و اکتفا به نظارت را نمی توان به معنای عدم قائل بودن ایشان به مسئله ولایت فقها در امور سیاسی دانست ، بلکه بر عکس ، اعطاء چنین نظـارتی بـه فقهـا بـر مبنای اعتقاد به ولایت فقها تلقی میشود زیرا میرزای شیرازی شاه را موظف به تبعیـت از «گفتن » علما میداند و وجوب این تبعیت نیز به این دلیل است که علما از جانب امام زمان ( ) منصوب هستند و وظیفه حفاظت از دین و دنیای مردم را دارند: «خود را از جانب ولی عصر ( ) منصوب بـر ایـن امـر و حـافظ دیـن و دنیای رعایا آن جناب و مسئول از حال ایشان می داند و باید تمام مجهود خود را در نگاهداری آن مبذول دارد» (ترکمان، ١٣٦٢، ج١: ٣٨٢).
درک ایـن نظـام دو بخشی به وسیله الگوی تحلیلی بحران اسپریگنز تبیین گردید که ارائه نظـام دو بخشـی میرزای شیرازی طی چهار مرحله نظریه بحران به این شرح است : ١- مرحله اول: برهم خوردن تعادل سیاسی با افزایش قدرت روحانیت در مقابل شاه و خطر نفوذ قدرتهای خارجی و نقض قاعده نفی سبیل به عنوان دو بحران زمانه میرزا شناخته شد، در مرحلـه دوم نفوذ فرهنگی و سیاسی بیگانگان از طریق عقـد قـرارداد بـا دولـت ایـران و ورود کالاهای خارجی به ایران مشکله اصلی جامعه در اندیشه میرزا بیان شد.