Abstract:
خانواده سیستمی متشکل از افراد دارای نقشها و وظایف گوناگون است که به دلیل
نیازهایش همواره در جریان تغییر و تحول است.اگرچه این سیستم به عنوان یک نهاد
اثرپذیر در بطن سایر سیستمهای بزرگتر نظیر فرهنگی که در آن نشو و نما میکند-قرار
دارد، لکن خود نیز از زیرسیستمهایی تشکیل شده که تاثیرات و تاثرات آنها بر کل
سیستم، ساختار و کارکرد آن اثر میگذارد.دیدگاههای مختلفی در آسیبشناسی خانواده
وجود دارد.همانطور که بسیاری از اینها به متغیرهای ساختاری نظیر آسیبهای اجتماعی
و حوادث منفی(فقدان، طلاق...) توجه کردهاند عده دیگری نیز نقش این حوادث را محدود
دانسته و به عوامل واسطهای یا پیامدی حاصل از آنها نظیر سبکهای والدینی کارکرد
خانواده و یا مشکلات اقتصادی- اجتماعی ناشی از حادثه اهمیت دادهاند.از این میان
کارکرد خانواده یک پدیده بسیار پیچیده است که به کیفیت زندگی خانوادهها در سطح
سیستمی یا روابط دوتایی اشاره داشته و مواردی همچون سلامت، شایستگیها و کفایتها و
قدرت و ضعف سیستم خانواده را دربر می گیرد و به شیوههای مختلفی نیز مورد سنجش و
ارزیابی قرار میگیرد.بنابراین، این مقاله به سئوالهای زیر پاسخ میدهد:1-خانوادههای ناکارآمد چه ویژگیهایی دارد؟2-براساس الگوی حلقوی پیچیده کارآمدی و ناکارآمدی سیستمها چگونه تعریف می شود؟3-در کار با خانوادههای ناکارأمد چه مفاهیم یا سازههایی باید مورد ارزیابی و
سنجش قرار گیرد؟4-در حرکت به سوی الگوهای موثر و کارآمدتر در خانواده، چه تغییراتی
باید در چه سطوحی صورت گیرد؟
Machine summary:
"(به تصویر صفحه مراجعه شود) 4-در حرکت به سوی الگوهای موثر و کارآمدتر در خانواده، چه تغییراتی باید در چه سطوحی صورت گیرد؟ کلید واژهها:خانوادههای ناکارآمد، الگوی حلقوی پیچیده، کارکرد خانواده مقدمه: تمرکز اغلب الگوهای آسیبشناسی بر فردی است که کارکرد روانشناختی وی آسیب دیده و یا مختل شده است، اما امروزه با گسترش نظریههای سیستمی، فرد دریافت روابط و تعاملات بین اعضای خانواده مورد بررسی قرار میگیرد و به نظر میرسد که این دیدگاه جامعنگرتر باشد.
همواره در تعریف سلامت یا بهنجاری، این خطر وجود دارد که با انتخاب یک سیستم ارزشی به عنوان معیار سلامت، آن معیار برای جمعیتی با سیستم ارزشی دیگر بکار برده شود و از طرف دیگر آنچه کار را باز هم مشکلتر میسازد، ماهیت چند بعدی بشر است، چرا که انتخاب معیاری که بتواند تمام جوانب روانی یا فیزیکی فرد را دربر بگیرد، بسیار دشوار است و در نهایت وجود الگوهای مختلف نظری که هر یک به ارزیابی کیفیتهای مختلفی از عملکرد خانواده میپردازد، سبب شده که کارآمدی و ناکارآمدی از دیدگاه هر یک مفهوم خاصی داشته باشد.
(29) اهداف اساسی خانواده درمانی در این الگو عبارتست از:کاهش نشانگان و مشکلات کنونی، تغییر در ابعاد پیوستگی و انعطافپذیری برای رسیدن به تعادل و افزایش توانایی نظام خانواده برای ایجاد تغییرات اصلاحی در خود در طی زمان که نوعی هدف پیشگیرانه و به عبارت دیگر یک فراهدف 26 درمانی محسوب میشود."