Abstract:
نماز،پناهگاه انسان در برابر ناکامیها، شکستها و مشکلات است.نماز از پیوند میان بنده و پروردگارش سخن می گوید .اما ترک نماز،بیماری دوری از خداست که بر پایه عدم تربیت صحیح حاصل شده است؛ویروسی است که اگر در جامعه منتشر شود،همه را دچار بیماری معنوی خواهد کرد.برای پیشگیری از بروز چنین خطری باید فرزندان جامعه اسلامی را از ابتدا با نماز آشنا کرد و برای تداوم آن در تمام اوقات،تدابیری اندیشید و برنامه های متنوعی را به اجرا درآورد .در راستای این هدف والا،مقاله حاضر مهم ترین عواملی را که باعث عدم تقید به نماز در دانش آموزان می شود ،مورد بررسی قرار داده است؛که این عوامل به ترتیب اهمیت عبارتند از:خانواده،مدرسه،تعامل خانواده ومدرسه و رسانه.
Machine summary:
"هدف از این مقاله بررسی سه دیدگاه طرحواره درمانی، روان پویایی و دیدگاه جدید آزادی درمانی است تا از طریق بررسی شباهت ها و تفاوت ها و نقطه نظرهای مختلف آنها بتوانیم دیدگاه جامعتری در تشخیص، درمان و پژوهش داشته باشیم.
طرحواره درمانی مدعی است که راهکارهای درمان این اختلالات دیرپا را به همراه دارد اما هنوز نمی توان به صورت قطعی این ادعا را پذیرفت و نیاز به پژوهش بیشتری دارد(جفری یانگ، 2003، ترجمه حمیدپور،1391).
تلاش در چنین فضاهایی امکان مشاهده و پرسشهای فراوانی را در وضعیت های مختلف می دهد و هرچه این امکان پرسش فراوان تر باشد فضای بالینی گستردگی بیشتری پیدا می کند و هرچه پاسخها افزایش یابد فضاها ژرفتر می شود (خدیوی زند، 1388) در فضاهای بالینی، تلاشهای پژوهشی، تشخیص و درمان، یکسانی، همزمانی و اینهمانی دارند.
تفاوت این مطلب در نظریه طورحواره این است که در طرحواره درمانی به اوایل زندگی و شکل گیری روابط در این دوران بیشتر تاکید می شود (خدیوی زند، 1390).
رویکردهای روانپویایی جدید در حوزه رابطه درمانی، به سمت ابراز همدلی و برقراری یک رابطه صادقانه کشیده شدهاند که این تغییر جهت تا حدودی با مفاهیم رویکرد طرحوارهدرمانی یعنی بازوالدینی حد و مرز دار و رویاروسازی همدلانه (دو تکنیک مهم در طرحواره درمانی که با استفاده از برقراری رابطه نزدیک با مراجع گذشته او را باز سازی می کند)، همپوشی دارد(جفری یانگ، 2003، ترجمه حمیدپور،1391).
بین تلاش برای ارضای نیاز و خود نیاز، تعارضی وجود ندارد (بر خلاف رویکردهای روان پویایی)، به این دلیل که نیازهای مطرح شده در مدل طرحواره، نیازهایی کاملا طبیعی به شمار میروند(جفری یانگ، 2003، ترجمه حمیدپور،1391)."