Abstract:
نظریههای اخلاقی معمولا به سه گروه نظریههای فضیلتگرایی، نتیجهگرایی و وظیفهگرایی تقسیم میشوند. نظریات اخلاقی اغلب فیلسوفان اسلامی را میتوان جزء نظریههای فضیلتگرا دانست. ملاصدرا یکی از بزرگترین فیلسوفان اسلامی است، که فلسفة او از جهات مختلف دارای نوآوری است، پس شایسته است که نظریة اخلاقی او بهطور منسجم تحقیق و بررسی گردد. این مقاله به این مهم میپردازد. ملاصدرا به عنوان یک فیلسوف فضیلتگرای اخلاقی، نظریة اخلاقیاش را با بحث از سعادت آغاز میکند. او بر اساس مبنای فلسفیاش، اصل وجود، شعور و ادراک وجود را سعادت میشمارد. هر موجود بر اساس مرتبه وجودیاش از سعادت متناسب برخوردار است. وی در بیانی کلی سعادت را نیل هر موجودی به کمال وجودی مختص خویش تعریف میکند که این کمال وجودی با مقتضای ذاتی او مطابق است. از نظر ملاصدرا سعادت حقیقی انسان در حکمت نظری و علم به حقایق اشیا و مشاهدة موجودات مجرد عقلی و ذوات نورانی و اتصال و بلکه اتحاد با عقل فعال و بالاتر از همة ادراک ذات باری تعالی و لقای اوست. اما نیل به این سعادت عقلی بدون سعادت بدنی که همانا تهذیب نفس، تطهیر باطن، کنترل قوای غضبی و شهوی توسط قوة عقلی و نیل به ملکة عدالت ممکن نیست. ملاصدرا معتقد به قاعدة اعتدال ارسطویی است و همة فضایل اخلاقی را در حد وسط میان دو طرف افراط و تفریط قرار میدهد. وی مانند اغلب علمای اخلاق اسلامی معتقد به چهار فضیلت اصلی و هشت رذیلت اصلی مقابل است.
Machine summary:
"تقسیم بندی دوم ملاصدرا در بخش هایی از اسفار اربعه که در آن به بحث های اخلاقی پرداخته است ، قوای باطنی نفس را چهار قوة علم ، غضب ، شهوت و عدل بیان میکند و معتقد است همان طور که صورت ظاهری انسان نیکو و حسن نمیگردد، مگر به حسن و جمال ارکان آن ؛ باطن انسان نیز نیکو نمیگردد، مگر به حسن جمیع ارکان چهارگانۀ آن .
لذا حیات عقلی به خاطر رتبه وجودی بالاتر، از لذت و سعادت بالاتری نسبت به حیات مادی و حسی برخوردار است ؛ مخصوصا که بالاترین مدرکات در آن ، وجود اتم و اکمل باری تعالی است که ادراکش ، افضل لذات و افضل راحت ها است (همو، الحکمـة المتعالیـة فی الاسفار العقلیـة الاربعـة، ج ٩، ص ١٢٢) از این رو، وی از قول حکمای الهی و اولیای ربانی نیل به سعادت عقلی را مهم تر از نیل به سعادت بدنی بیان میکند و رسیدن به سعادت و لذات بدنی را در مقایسه با سعادت عقلی مانند هیچ میشمارد(همو، تفسیرالقرآن الکریم ، ج ٣، ص ٧٧٠).
ملاصدرا سپس بار دیگر قاعدة اعتدال را بیان می کند و میگوید: فخیر الامور فی هذا العالم اوسطها(همانجا) نکتۀ قابل تأمل در تبیین قاعدة اعتدال از نظر ملاصدرا وقتی که میگوید: «حد وسط بین اطراف ، به منزلۀ خالی از اطراف است ، مانند مزاج معتدل که گفته میشود: نه گرم است نه سرد و نه مرطوب و نه خشک » این است که او بنا بر تعریف ضدان که بینشان غایت بعد وجود دارد، نقطۀ وسط که فضیلت است را تنها با دو نقطه اطرافش که در نهایت بعد از آن قرار دارند، یعنی افراط و تفریط را رذیلت میخواند."