Abstract:
فرمالیسم یا مکتب صورتگرایی از مکاتب نقدی است که بدون توجّه به عوامل مختلف تاثیرگذار در متن ادبی مانند پدیدههای سیاسی و اجتماعی به نقد شکلی بیرونی اثر ادبی میپردازد.شعر معاصر بهدلیل داشتن ویژگیهای شکلی خاص و بارز از مهمترین متون ادبی است که توجه صورتگرایان را به خود جلب کرده است. از آنجا که در شعر معاصر عربی از عناصر و تکنیکهای نوین شکلی استفاده شده، میتوان در نقد زیبایی شناسی این نوع شعر از نظریه مکتب صورتگرایی استفاده کرد. احمد عبدالمعطی حجازی، شاعر معاصر مصری از شاعرانی است که شعرش از جنبههای شکلی و زبانی ظرفیت بالایی برای نقد فرمالیستی دارد.قصیده ی « العام السادس عشر» بهعنوان یکی از قصائد حجازی، دارای بیشترین عناصر شکلی است؛ از اینرو جستار حاضر میکوشد؛ با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به نظریه مکتب صورتگرایی به نقد و بررسی زیباییشناسانه ی این قصیده بپردازد. یافتههای پژوهش نشان میدهد، شاعر در این قصیده با استفاده از عناصر شکلی مثل هنجارگریزی (واژگانی، نحوی، نوشتاری)، موسیقی و عنصر مسلط بهخوبی توانسته است از تکنیکها و عناصر شکلی برای زیبایی آفرینی در شعرش استفاده کند
Machine summary:
ir مقدمه نقد صورتگرا به عنوان يکي از مکاتب نقدي جديد برآن است تا ادبيّت اثر ادبـي را از وراي شکل و ظاهر اثر ادبي کشف نمايد و از اين طريق گامي جديـد و شـگفت در جهت کشف زيباييهاي يک اثر ادبي بـر دارد؛ البّتـه ايـن بـدين معنـا نيسـت کـه صورتگرايان به طورکلي از مضمون اثر غافل مانده و فقط به شکل توجه دارند، بلکه برخي از بزرگان اين مکتب معتقدند که مضمون نيز در سايۀ شکل ، هويـت خـود را کسب ميکند و ناقد بايد در نقد يک اثر ادبي چگونگي تأثيرِ شـکل اثـر را در خلـق مضامين و محتواي آن اثر بيان کند (قصاب ، ٢٠٠٩: ٩٤).
در نگاه کلي، اين مکتب بـه دو گـروه عمـده ي فرماليسـم روسـي و فرماليسـم آمريکايي (نقد نو) تقسيم ميشود که تأکيد گروه اول به طورکلي بر کشف ادبيّت اثر ادبي، بدون توجه به ارتباط آن اثـر بـا ديـدگاه هـاي سياسـي، تـاريخي، اجتمـاعي، روان شناسي و فرهنگي است ؛ آنها معتقدند که آنچه نويسنده يا شاعر ميگويد مهـم نيست بلکه چگونگي و روش گفتن مهم است که بايد موضوع نقـد و تحليـل قـرار گيرد (پاينده ، ١٣٦٩: ٢٦) و گـروه دوم بـه دنبـال ايـن هسـتند کـه ببيننـد چگونـه بخش هاي مختلف يک متن با يکـديگر مـرتبط مـيشـود و مـتن چگونـه نظـم و هماهنگي پيدا ميکند؛ طنز، متنـاقض نمـا، ابهـام ، ايهـام را چگونـه در خـود جـاي ميدهد و حل مي کند و اساساً متن چگونه به بيان شعربودگي يا جوهر صوري خود شعر ميپردازد (سلدن ، ١٣٧٢: ٣٠).