Abstract:
دوره رضاشاه ازنظر میزان استفاده از کیفر تبعید برای مجازات مخالفان خود، شاخص بود که این دوره را از دورههای قبل از خود متمایز مینماید. تبعید ایلات و عشایر در این دوره، یادآور تبعید ایلات متمرد در دورههای گذشته است و تبعید مخالفان سیاستهای اصلاحی (نظاموظیفه، اتحاد البسه و کشف حجاب) و نیز دیوانیان منتقد حکومت، تبعید مخالفان و منتقدان حکومتهای دیکتاتوری را بهذهن میآورد. در این پژوهش با بررسی گروههای اجتماعی تبعیدیان دورة رضاشاه در پی پاسخگویی به این پرسش هستیم که آیا مولفههای سهگانه (تبعید، تبعیدگاه و علت تبعید) در دورة رضاشاه، الگوی یکسانی از وضعیت تبعیدیان را که ناشی از سیاست واحد حکومت در این موضوع باشد نشان میدهد؟ روش مورداستفاده در این مقاله، روش تحلیل تاریخی با کمک اسناد و مدارک آرشیوی و نیز بهره گرفتن از منابع اصلی است. یافتههای این مقاله نشان میدهد که الگوی یکسانی از وضعیت تبعیدیان در دورة رضاشاه دیده نمیشود و تحلیل مولفههای سهگانه پیشگفته نشان میدهد که تبعید در این دورة هم ویژگیهای تبعید در حکومتهای استبدادی را دارد و هم شاخصههای تبعید در حکومتهای دیکتاتوری را.
Reza Shah's period was distinctive from the perspective of using exile punishment to punish his opponents that made this period distinct from the past era. Exile of nomadic tribes and was reminiscent of exile in past periods and it reminded the opponents of reform policies (military services, uniformity of cloths and unveiling Hijab) and also officials who were critics of the government, exile of the opponents and the critics of dictatorship government. By investigating social groups in this era, in this study we have tried to answered this question that whether triple components of the person who had been exiled, the place of exile and the reason for exile in the Reza Shah’s era showed the same pattern for the situation of the persons who had been exiled, that was the result of the uniform policy of the government about this matter. The method used in this paper is historical analysis with the help of archival records and documents and the use of original sources. The findings show that the same pattern for the situation of the people in exile cannot be seem in the era of Reza Shah and analysis of the three mentioned components show that in this period exile had the same characteristics as the exile in foregoing governments and it had also the attributes of exile in dictatorship governments.
Machine summary:
نگارنده، در این پژوهش، با بررسی گروههای اجتماعی تبعیدیان در دورة رضاشاه، درپی پاسخگویی به این پرسش است: آیا مؤلفههای سهگانة تبعیدی، تبعیدگاه، و علت تبعید در دورة رضاشاه الگوی یکسانی از وضعیت تبعیدیان را، که ناشی از سیاست واحد حکومت در این موضوع باشد، نشان میدهد؟ روش مورداستفاده در این مقاله روش تحلیل تاریخی با کمک اسناد و مدارک آرشیوی و نیز بهرهگرفتن از منابع اصلی است.
تبعید علیمحمد شوشتری به خراسان در 1307 ش/ 1928 م (شوشتری 1379: 225)، تبعید علی دشتی به بهبهان در 1314 ش/ 1935 م (صفائی 1373: 222)، تبعید رهنما و تجدد، تبعید دادگر، تبعید فرجالله بهرامی (دبیراعظم) به ملایر در 1314 ش/ 1935 م (که حتی آنقدر به رضاشاه نزدیک بود که برخی نامههای منسوب به رضاشاه به خط اوست)، تبعید عبدالحسین دیبا به آذربایجان (مجد 1389 ب: 124- 125)، تبعید فیروز به وردآورد و بعد به سمنان، و تبعید قائممقامالملک (که همواره واسطة آزادی افراد بود) در 1319 ش/ 1940 م به لاهیجان (رفیع 1388: 43) از شمار تبعید دیوانیان در دورة رضاشاه است که اگر به جرمی که این افراد مرتکب شدهاند دقت شود، مناسبتی بین جرم و مجازات دیده نمیشود و بهجز نصرتالدوله فیروز، که دادگاهی شد، برای بقیه دادگاهی نیز تشکیل نشد و رأسا به دستور رضاشاه تبعید شدند.
درمورد ایلات و عشایر، چنانچه فقط جنبة اقتصادی و تبدیل زندگی کوچروی به یکجانشینی مطرح بود، با تسهیلاتی که دولت میداد، بهرغم مقاومت آنان، امکان ادامة زندگی وجود داشت؛ اما چنانچه هدف از تبعید آنان جنبة امنیتی بود و نه تغییر شیوة معیشت و حکومت، بهجهت مقاومت و شورش، قصد تنبیه این افراد را داشت، اصل بر سختگیری و بهتحلیلبردن نیروی ایلات بود؛ بنابراین، در تأمین معاش نیز سختگیری میشد.