Abstract:
سود گزارششده شرکتها یکی از مهمترین معیارهای ارزیابی عملکرد و تعیین ارزش بنگاه اقتصادی تلقی میشود که همواره مورد استفاده طیف وسیعی از استفادهکنندگان نظیر سهامداران، سرمایهگذاران و کارگزاران بورس قرار میگیرد. از آنجا که محاسبه سود بنگاه اقتصادی متاثر از روشهای برآوردی حسابداری بوده و تهیه صورتهای مالی بر عهده مدیریت واحد تجاری میباشد، ممکن است بنا به دلایل مختلف مدیریت اقدام به مدیریت سود نماید. هدف از انجام این تحقیق تشخیص مدیریت سود با استفاده از نسبتهای دفعات گردش داراییها و حاشیه سود میباشد. برای تشخیص مدیریت سود از دو متغیر تغییرات غیرمنتظره سود و سود تجدید ارائه شده استفاده شد. به همین منظور سه فرضیه تدوین و دادههای مربوط به 66 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1387 تا 1390 مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان میدهد که افزایش همزمان نسبت حاشیه سود و نسبت دفعات گردش داراییها حاکی از وجود مدیریت سود رو به بالا و کاهش همزمان نسبت حاشیه سود و افزایش نسبت دفعات گردش گردش داراییها حاکی از وجود مدیریت سود رو به پایین است. همچنین رویکرد تشخیصی ارائه شده در این پژوهش دارای محتوای اطلاعات بیشتر و مفیدتری در مقایسه با رویکرد اقلام تعهدی میباشد.
The aim of this paper is to study the relationship between information disclosure and cost of capital. A comprehensive disclosure index composed of discretionary disclosure and Tehran Stock Exchange (TSE) disclosure index is implemented in order to measure a quantitative information disclosure. The Price to Earnings ratio is used to measure cost of capital. The results of analyzing data of 75 entities during 2005-2012 show that stock liquidity is increased as more information disclosed. Also، the findings show that increasing the information disclosure results decreasing the investor risks and there is no significant relationship between information disclosure and cost of capital.
Machine summary:
"برای بررسی فرضیه سوم ، مدل فوق را به منظـور بررسـی تـاثیر مسـتقل متغیرهـای اقـلام تعهدی اختیاری، مدیریت سود افزایشی و مدیریت سـود کاهشـی، بـه دو مـدل فرعـی زیـر تقسیم شده است : <رجوع شود به تصویر صفحه> </رجوع شود به تصویر صفحه> <رجوع شود به تصویر صفحه> در مدل فرعی اول مدیریت سود رو بـه بـالا و مـدیریت سـود رو بـه پـایین ، متغیـرهـای مستقل میباشند، که ضریب تعیین این مدل نسبت به مـدل دوم کـه اقـلام تعهـدی اختیـاری متغیر مستقل میباشد دارای مقدار بیشتری میباشد.
برای بررسی فرضیه سوم ، مدل فوق را به منظـور بررسـی تـاثیر مسـتقل متغیرهـای اقـلام تعهدی اختیاری، مدیریت سود افزایشی و مدیریت سـود کاهشـی، بـه دو مـدل فرعـی زیـر تقسیم شده است : <رجوع شود به تصویر صفحه> در مدل فرعی اول مدیریت سود رو بـه بـالا و مـدیریت سـود رو بـه پـایین ، متغیـرهـای مستقل میباشند، که ضریب تعیین این مدل نسبت به مـدل دوم کـه اقـلام تعهـدی اختیـاری متغیر مستقل میباشد دارای مقدار بیشتری میباشد.
برای بررسی فرضیه سوم ، مدل فوق را به منظور بررسـی تـاثیر مسـتقل متغیرهـای اقـلام تعهـدی اختیاری، مدیریت سود افزایشی و مدیریت سود کاهشی، به دو مدل فرعی زیر تقسیم شده است : <رجوع شود به تصویر صفحه> </رجوع شود به تصویر صفحه> <رجوع شود به تصویر صفحه> در مدل فرعی اول مدیریت سود رو بـه بـالا و مـدیریت سـود رو بـه پـایین ، متغیـرهـای مستقل میباشند، که ضریب تعیین این مدل نسبت به مـدل دوم کـه اقـلام تعهـدی اختیـاری متغیر مستقل میباشد دارای مقدار بیشتری میباشد."