Abstract:
اعتقاد به وجود نجات بخشی که روزی خواهد آمد و در جهت صلح و ثبات جاودان و پیشبرد هستی، جهان را بگونه یی اداره خواهد کرد که در آن نشانی از پلیدیها نباشد، باوری است که میتوان نشانه های روشنی از آن را در متون کهن ایرانی یافت. شاید گرایش و تلاش انسان برای دستیابی به سعادت جاودان و رهایی از دشواریهایی که همواره حضور داشته اند(و چه بسا داشتن تجربة عدم توفیق در این عرصه)، دست مایة اصلی اندیشه ها و باورهای رستاخیزی بوده است؛ باورهایی که در نگاه فردی، ایمان به پیروزی نهایی نیکان و در نگاه اجتماعی، ایجاد امید به آینده و رهایی از دشواریها را شکل میدهند. بنظر میرسد روند گسترش ادبیات رستاخیزی که همواره در روزگاران تنگی و در دوره های درگیری جامعه با بحران اجتماعی و دینی، شتابی افزون یافته ، نیز برآمده از این باور بوده است. طرح دوران دوازده هزار سالة هستی، بررسی رویدادهای سه هزارة چهارم و بویژه ارائة تحلیلی در چگونگی شکل گیری اندیشة زمینه سازان ظهور؛ یعنی پشوتن و بهرام ورجاوند از اهداف اصلی این نوشتار است که با اتخاذ روش تحقیق کتابخانه یی و واکاوی منابع پهلوی به شیوة توصیفی- تحلیلی بدان پرداخته شده است.
Machine summary:
طح ر دوران دوازده هزار سالة ه يتس، بررسي رويدادهاي سه هزارة چهارم و بويژه ارائة تحليلي در چگونگي شکل گيري انديشة زمينه سازان ظهور؛ يعني پشوتن و بهرام ورجاوند از اهداف اصلي اين نوشتار است که با اتخاذ روش تحقيق کتابخانه يي و واکاوي منابع پهلوي به شيوة توصيفي - تحليلي بدان پرداخته شده است .
نه تنها داستان آخرت ؛ بلکه شکل اصلي هستي شناسي زردشتي نيز بطور خاص تنها در متون فارسي ميانه ، بويژه در بندهش و گزيده هاي زادسپرم قابل مطالعه است .
در پايان اين دوران ؛ يينع پس از گذشت شش هزار سال از آغاز خلقت ، هستي آميزه يي از آفريده هاي اهورايي و اهريمني است و اوهرمزد يسنايي ترتيب ميدهد و فروشيها را براي آمدن به هستي دعوت ميکند(همان ، فصل ٣، بند ٢٣).
ک : ٧٥- ١٩٦٤:٦٦ ,Widengren و نيز، راشد محصل ، ١٣٨۵: ١۴٧ در مورد اوشيدرماه نيز در همين متن آمده است که او دادي را بکار گيرد و کار از داد ميکند (همان ، فصل ۴٨، بند ٢۵).
ک : ١٩٠٣،Modi ;١٩٣٩,Messina اوشيدرماه و هزارة او صورت اوستايي نام او mahڃ n-̧yatuxs؛ بمعني «بالانندة ستايش » بوده و در متون فارسي ميانه ، بصورت «اوشيدرماه » خوانده شده است .
در برخي متون ، صورت دهندة اصلي رستاخيز سوشيانس است که به ياري فرشگرد کرداران اين کار را انجام ميدهد(بندهش ، فصل ٣۴ ، بند ٣ و بندهاي ٧ و ٨؛ روايت پهلوي، فصل ۴٨، بند ۵۴).