Abstract:
زمینه و هدف: اخلاق از جمله دانش های مهم حوزة علوم اسلامی است و لازم است که رابطه
آن با سایر علوم انسانی مورد بررسی قرار گیرد. مقاله حاضر می کوشد تا رابطه اخلاق را با علومی
« اخلاق » . تبیین نماید « حقوق » و « تربیت » ،« عرفان نظری و عملی » ،« حکمت نظری و عملی » : همچون جمع خلق و خلق به معنای خوی، سجایا، سرشت، سجیهّ، طبع و عادت است؛ این واژه مربوط به
نفس انسان و صفات او در حوزة فضائل و رذائل است.
روش تحقیق: این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و برای گردآوری داده ها از منابع
کتابخانه ای استفاده شده است.
یافته ها و نتیجه گیری: تعریف اصطلاحی اخلاق و علم اخلاق توسط برخی علمای اخلاق بر اساس
همین صفات پایدار نفسانی، در مقوله شناختی و رفتاری موردقبول واقع شده است. نسبت اخلاق
با حکمت عملی با عقل نظری و عملی همگرایی دارد؛ و در عرفان، هرچند ازنظر موضوع و هدف
تفاوت هایی دارد اما ازلحاظ ساختاری مقدمه عرفان عملی به شمار می آید. تربیت نیز نسبت به اخلاق
عام است و به عنوان یکی از شاخه های روشی با اخلاق تعامل پیدا می کند. شباهت ها و تفاوت های
اخلاق با حقوق نیز موجب برخی همگرایی ها و واهمگرایی شده است.
Background And Objectives
Ethics ranks among the top disciplines in Islamic Sci-
ences and it is of utmost importance to study its relationship with other fields in the Humanities. The current study attempts to establish the relationship between ethics and sciences such as »theoretical and pragmatic Hikmah «,» theoretical and pragmatic mysticism «,» upbringing «and» law «. Ethics is derived from» eth- ic« which implies behavior, essence, soul, spirit, and conduct; this word relates to human spirit and his/her characteristics vis-a-vis merits and imperfections
Methodology
This study is carried out using a descriptive-analytic method based upon library resources.
Findings and
Results
The literal definition of ethics and science of ethics was pro-
vided by masters of this discipline using these very stable personal, cognitive, and behavioral features. The relationship between pragmatic Hikmah and theoretic and pragmatic mind is convergent; in mysticism, although there are differences in terms of focus and aims, structurally speaking itethicsprecedes pragmatic mysticism. Upbringing, too, is more general compared with ethics and as a me- thodical branch relates to ethics. Similarities and differences between ethics and law lead to some convergent trends.
Machine summary:
برخي از انديشمندان اسلامي در توضيح آن گفته اند: مراد از آيۀ محکم ، دانش اصول عقايد يا علم نظري است که در آن براهيني براي مبدأ، حقايق فطري ، نبوت و معاد اقامه مي شود که به منزلۀ آيه و نشانه اي محکم و خلل ناپذير است و در قرآن به عنوان آيات محکم ياد مي شود؛ مراد از فريضۀ عادله ، «دانش اخلاق » است و مربوط به احوال و اعمال قلب اعم از خوبي ها و بدي ها است و به انسان راه پرهيز از افراط و تفريط و طريق عدل و ميانه روي را ميآموزد؛ مراد از سنت قائمه ، همان علم به احکام شرعي عملي است که از سوي خداوند، به عنوان قانون معرفي شده است (ميرداماد، ١٤٠٣ق : ٦٦؛ صدرالدين شيرازي ، ١٣٨٣: ج٢: ٣٧؛ فيض کاشاني ، ١٤٠٦ق ، ج١: ١٣٤؛ خميني ، ١٣٨٢: ٣٩٢).
٢-٢-١- به معناي صفات نفساني اعم از پايدار و غيرپايدار گاهي منظور از اخلاق در اصطلاح انديشمندان ، هرگونه صفت نفساني که موجب پيدايش کارهاي خوب يا بد مي شود، چه آن که صفت نفساني به صورت پايدار و راسخ باشد و چه به صورت ناپايدار و غيرراسخ ، چه از روي فکر و انديشه حاصل شود و يا بدون تفکر و تأمل سر زند (مصباح يزدي ، ١٣٨١: ١٥)؛ و ازاين رو برخي با توجه به معناي لغوي «خلق »، اخلاق را به صورت مطلق تعريف کرده اند که «اخلاق مجموعۀ صفات روحي و باطني انسان است » (مکارم شيرازي ، ١٣٨٥، ج١: ٢٤).