یک شب با موش‌های کراواتی Journal Article

حقیقت وقتی روی صندلی سینما جای گرفتم و هنوز چراغ‌ها خاموش نشده بودند با کمال تعجب دیدم که همه مخاطبان این فیلم بزرگ‌سالان هستند و از کودکان و نوجوانان چندان خبری نیست. شخصیت‌های داستان شهر موش‌ها نیز دستخوش تغییرات روز شده بودند، مثلا کپل که در این فیلم هم هنوز نقش بامزه‌ترین کاراکتر را به خود اختصاص داده بود و با نارنجی ازدواج کرده و صاحب دو فرزند شده بود از زندگی کاملا مرفهی برخوردار بوده که مصداق آن در جامعه امروز ایران کاملا به چشم می‌خورد و دم باریک که برای کپل کار می‌کند، مصداق شهروندی است که از بسیاری امکانات زندگی محروم است و به وضوح طعم فقر و ناداری را می‌چشد. مخاطبان واقعی این فیلم افرادی هستند که به ظاهر موش‌ها نگاه صرف فرهنگی ندارند و برای آنان اینکه یک موش کراواتی باشد و یا موسیقی‌دان تفاوت چندانی ندارد و آنچه که همه آنها را به سینما کشانده مرور خاطرات زیبای کودکی است.