Abstract:
داستانهای غنایی منظوم در قرن ششم هجری با ظهور نظامی گنجوی به حدّ اعلای کمال خود میرسد و خسرو و شیرین بعنوان دوّمین اثر مفصّل نظامی بعد از اسکندرنامه روایتی است که تحقیقات فراوانی از زوایای گوناگون درباره آن انجام شده است ،امّا کاتارسیس یا پالایش روحی در این منظومه تاکنون بررسی نشده است که در این تحقیق سعی شده تا تاثیر عناصر داستانی موثّر بر شکل گیری کاتارسیس در خسرو وشیرین نظامی بررسی گردد ؛خسرو و شیرین با داشتن ویژگیهایی از جمله درباری و شاهزادهای بودن و به وقوع پیوستن رخدادی عاشقانه در آن از گونه رمانس محسوب میشود .دراین مقاله به دنیال رسیدن به این هستیم که تاثیر عناصر داستانی بر شکل گیری کاتارسیس به چه شکل میباشد. عناصری در ایجاد کاتارسیس یا پالایش روحی دخیل هستند که با بررسی آنها مشخص میشود نظامی آگاهانه با بهره گیری از عناصر داستانی همچون درونمایه ، بن مایه ، لحن ، رای ، پیرنگ و غیره در روایت خسرو وشیرین به ایجاد 27 مورد کاتارسیس دست زده است . بهره گیری نظامی از این عناصر و فراوانی استفاده از آن نشان دهنده توانمندی او در تاثیرگذاری بر مخاطب و پالایش روحی اوست.
Machine summary:
عناصری در ایجاد کاتارسیس یا پالایش روحی دخیل هستند که با بررسی آنها مشخص میشود نظامی آگاهانه با بهره گیری از عناصر داستانی همچون درونمایه ، بن مایه ، لحن ، رأی ، پیرنگ و غیره در روایت خسرو وشیرین به ایجاد ٢٧ مورد کاتارسیس دست زده است .
کلمات کلیدی: روایت ، داستان ، عناصر داستانی ،کاتارسیس (پالایش روحی)، نظامی ،خسرو و شیرین مقدمه کاتارسیس یا پالایش روحی که به آن سبک شدگی روح هم گفته شده است مقوله ای است که پرداختن به آن در آثار ادبی مورد توجه چندانی قرار نگرفته است .
در این جدول پاره های داستانی کاتارسیس دار در یک ستون و عناصر داستانی پرتکرار در ستون دیگر آمده که این عناصر درونمایه ، بن مایه ، لحن ، رأی ، روش داستان سرایی ، گفتگو ، پیرنگ ، زاویه دید ، نقطۀ اوج و صحنه میباشد که این عناصر در پاره ها مشخص گردیده است .
در این رمانس عناصر داستانی منجر به کاتارسیس در قالب یک جدول به نمایش در آمده است و آنچه از بررسی این جدول به دست می آید این است که استفاده از درونمایۀ وصل و هجر ، بن مایه شخصیت ، لحن ادبی ، رأی ابتکاری ، روش داستان سرایی مستقیم یا گفتاری بیشتر از غیرمستقیم یا رفتاری ،گفتگوی مبنی بر مکالمه ، پیرنگهای علی ، زاویۀ دید دانای کل ، استفاده از نقطۀ اوج و بهره گیری از عنصر زمان و مکان در روایت خسرو و شیرین نهایتا منجر به ایجاد تعداد ٢٧ مورد کاتارسیس شده است و استفادة نظامی از این عناصر در مقابل سایر عناصر که بهره ای از آنها نبرده است ، نشان توانمندی نظامی در تأثیرگذاری بر مخاطب خود است که با به گزینی این موارد توانسته به بهترین نحو احساسات مخاطب را تحریک نموده و باعث پالایش روحی او شود.