Abstract:
امروزه بی عدالتی فضایی و نابرابری در توزیعم خدمات در شهرها که ناشی از تسلط نظام سرمایه داری بر
فضاهای شهری است یکی از چالشهای ایجاد شده در فضای شهری می باشد. هر چند که این معضل در
مکاتب مختلف از جمله لیبرالیسم و سوسیالیسم مورد بررسی و نقد قرار گرفته ولی پر واضح است که
آموزه های اسلام با مفهوم عدل و حق عجین بوده و عدالت را ابزار رساندن حق به صاحب واقعی آن
معرفی میکند. در این تحقیق به بررسی شش معیارآزادی» نیازء اصل تفاوت» منفعت عمومی» استحقاق و
برابری فرصتها که از متون اسلامی استخراج شده اند در شهر بیرجند پرداخته شده است. با بررسی میزان
رضایتمندی شهروندان» نحوه توزیع خدمات شهری و دسترسی آسان به خدمات و منابع جهت سنجش
میزان عدالت فضایی در این شهر بررسی گردید. که منتج به ناعادلانه بودن توزیع خدمات و منابع در ناحیه
مورد مطالعه شده است. لذا پیشنهاد میگردد مدیریت شهری بیرجند در جهت توزیع یکسان و برابر
خدمات شهری و منابع با هدف دستیابی به عدالت فضایی و برابری در توزیع خدمات برای همه مناطق شهر
اقدام نماید.
این تحقیق از نوع توسعه ای و پیمایشی بوده و با استفاده از پرسشنامه پژوهشگر تهیه شده است که در آن از
روش اسنادی و کتابخانه ای نیز بهره گرفته است. هدف این تحفیق تبیین مفهومی اسلامی از عدالت فضایی
در شهر ایرانی- اسلامی بوده و عادلانه بودن عدالت فضایی در شهر بیرجند سنجیده میشود.
Machine summary:
واژههایکلیدی: عدالت فضایی، خدمات شهری، عدالت اجتماعی، مکتب اسلام، شهر بیرجند مقدمه: بی عدالتی اجتماعی و متعاقبا نابرابری فضایی و ناهمگنی توزیع خدمات شهری و منابع در شهر های کشور ناشی از نظام سرمایه داری بر شهر ها و رشد شتابان شهر نشینی و توسعه فیزیکی شهرهای ایران در سالهای اخیر بوده است.
به تصویر صفحه مراجعه شود شکل1: جایگاه عدالت در برنامه ریزی شهری (فصلنامه علمی–پژوهشی نقش جهان شماره 1-5) با توجه به آموزه های مکاتب بشری و مکتب اسلام شش معیار در این تحقیق برای دستیابی به عدالت فضایی در شهر استخراج شده است.
برای شناسایی میزان عدالت در شهر و برنامه ریزی شهری این معیارها در شکل شماره 2 نشان داده شده است.
به تصویر صفحه مراجعه شود شکل شماره 2: محله بندی منطقه یک شهرداری بیرجند 9-1 معیار های سنجش عدالت فضایی در شهر بیرجند: برای بررسی این معیارها میزان دسترسی آسان شهروندان، کیفیت و کمیت امکانات وخدمات شهری در منطقه 1 بیرجند مورد بررسی قرار میگیرد و در این رابطه میزان رضایت مندی آنان از نحوه ارائه خدمات نسبت به منطقه 2 شهری سنجیده می شود.
معیارهای مورد نظر در این تحقیق متکی بر آموزه های مکتب اسلام بوده و عبارتند از برابری فرصتها، آزادی، نیاز، اصل تفاوت، استحقاق و منفعت عمومی و در واقع این معیار ها بیشتر با مبحث توزیع عادلانه منابع و خدمات و حق معطوف به شهر و برنامه ریزی مشارکتی و همگانی ارتباط دارد و این مهم جز با مشارکت دادن شهروندان و همگانی کردن برنامه ریزی شهری محقق نمیگردد.