Abstract:
سرآغاز شکلگیری دولتهای مدرن در غرب به انعقاد معاهدة صلح وستفالی در سال 1648 و ظهور دولت ـ ملتهای اروپایی برمیگردد. این پدیده با دو قرن تاخیر در قرن نوزدهم وارد مشرقزمین و کشورهای ایران و عثمانی شد. اندیشمندان و سیاستمداران دو کشور بهمنظور تعریف جدید از مفهوم دولت ملی به عناصر سازندة ناسیونالیسم، مانند تاریخ و زبان، چنگ زدند؛ عناصری که بخش بزرگی از آن نقطة پیوند ایرانیان و ترکان بود و بهگونهای درهم تنیده شده بود: پیوستگی ایران و ترکان در قالب اسطورههای ایرانی و تورانی، مشارکت در تشکیل دولتها و امپراتوریهای اسلامی در هیئت مردان قلم و شمشیر، دادوستدهای زبانی، و تعاملات طریقتی و عرفانی همه عناصری بودند که بعدها در ساخت و پرداخت ملیتخواهی و دولتهای مدرن دو کشور ایران و ترکیه استفاده شدند. هدف از این نوشتار بررسی و مطالعة برخی از عناصر مشترک تاریخی ـ تمدنی فوقالذکر بین ایرانیان و ترکان است، عناصری که در قرن نوزدهم سهم بزرگی در دولت ـ ملتسازی و ظهور دولت مدرن ایران و ترکیه بر عهده داشت.<br /> در این مقاله با بهرهگیری از نظریة بندیکت اندرسون، موسوم به جوامع تخیلی، اصطلاح خاطرة تاریخی ـ تمدنی را برای میراث مشترک ایران و ترکان برگزیدهایم و درنهایت درصدد پاسخ به این پرسشایم که خاطرة مشترک ایرانیان و ترکان چگونه و با چه انگارههایی در ساخت دولتهای مدرن دو کشور استفاده شد؟ فرضیة پژوهش آن است که مشترکات تاریخی ـ تمدنی ایران و ترکیه در دوران معاصر، برخلاف پیوستگیهای تاریخی، تحت تاثیر الگوی دولت ـ ملتسازی اروپایی هریک راهی جداگانه و بعضا متضاد در پیش گرفتند. روش پژوهش در این مقاله روش توصیفی ـ تحلیلی است و شیوة گردآوری اطلاعات مبتنیبر شیوة کتابخانهای است.
Machine summary:
اندیشمندان و سیاست مداران دو کشور به منظور تعریف جدید از مفهـوم دولـت ملی به عناصر سازندة ناسیونالیسم ، مانند تاریخ و زبان ، چنـگ زدنـد؛ عناصـری که بخش بزرگی از آن نقطة پیوند ایرانیـان و ترکـان بـود و بـه گونـه ای درهـم تنیده شده بود: پیوستگی ایران و ترکان در قالب اسطوره های ایرانـی و تـورانی ، مشارکت در تشکیل دولت ها و امپراتوری های اسلامی در هیئـت مـردان قلـم و شمشیر، دادوستدهای زبانی ، و تعاملات طریقتی و عرفانی همه عناصری بودنـد که بعدها در ساخت و پرداخت ملیت خـواهی و دولـت هـای مـدرن دو کشـور ایران و ترکیه استفاده شدند.
مقدمه روابط ایرانیان و ترکان ریشـه در اسـطوره هـای ایرانـی و تـورانی دارد و آن گـاه کـه از اسطوره پای به تاریخ نهادند این پیوستگی ها تنیده تر و نزدیک تر شد و در هیئت تأسیس دولت های بزرگ ترک ـ ایرانی ، بده بستان های زبانی و فرهنگـی ، و دیگـر ابعـاد تمـدنی خودنمایی کرد؛ چنین مناسبات نزدیکی تا عصر جدیـد و آشـنایی ایرانیـان و ترکـان بـا پدیدة دولت ـ ملت و بنیان های دولت مدرن ادامه داشت .
به اعتقاد بارتولد (Vasily Vladimirovich Bartold) علت اصلی این دیدگاه ها مهاجرت های ترکان به سرزمین توران و غلبة آنـان بـر تورانیـان و درنتیجـه تغییـر ترکیـب جمعیت در آن خطه بوده است (بارتولد، ١٣٦٦، ١: ١٦٨) با استقرار ترکان در آسیای مرکزی مناسبات آن ها با دولت ساسـانی و فرهنـگ ایرانـی درهم تنیده شد؛ طوری که امپراتوری بزرگ ترکان موسـوم بـه گـوک تـرک (Kokturk) از همان آغاز تشکیل و با پیش روی ایستمی یبغو (Istami Yabghou) به سوی غرب از طریق گذرگاه های قفقاز مناسباتی با شاهنشاهی ساسانی و نیز امپراتوری روم شـرقی پیـدا کـرد.