Abstract:
جهانیشدن عرصههای گوناگون اجتماعی، سیاسی، و فرهنگی را تحت تاثیر خود قرار داده است. در این زمینه، فرهنگ از جمله موضوعها و جنبههایی است که از تحولات اخیر جهانیشدن بسیار تاثیر پذیرفته است. هدف از نگارش پژوهش حاضر بررسی دیدگاه جمهوری اسلامی ایران دربارة فرهنگ جهانی با رویکرد سازهانگارانه است. پس از جنگ جهانی دوم و توجه به مسائل جدیدی در عرصة سیاست بینالملل، مانند فرهنگ، ارزشهای لیبرالی تاثیرگذارترین نوع فرهنگ را در ساختار و نهادها داشته است. این در حالی است که در ایران، با رخداد انقلاب مبتنیبر اسلام شیعی، فرهنگ جدیدی در ساختار آن شکل گرفته است. حال، با وجود جهانیشدن فرهنگی و با توجه به هویت اسلامی ایران پس از انقلاب، نوع بینش ایران به فرهنگ در سیاست جهانی چگونه است؟ فرضیة پژوهش، با توجه به سوال اصلی، این است که با توجه به نظریة سازهانگاری، ایران، با پشتوانة انقلاب اسلامی و با واردکردن عناصر اسلامی در فرهنگ خود، همواره در برابر فرهنگ جهانی مقاومت کرده است و علاوهبرآن مدعی الگوی جدیدی به نام اسلام سیاسی در سیاست جهانی است. بنابراین، در این پژوهش نخست مولفههای رویکرد سازهانگاری تحلیل میشود و سپس نگاهی به جایگاه فرهنگ در سیاست جهانی افکنده خواهد شد. سرانجام، جایگاه ایران در فرهنگ جهانی و واکنشهای آن بررسی خواهد شد.
Machine summary:
حـال ، بـا وجود جهاني شدن فرهنگي و با توجه به هويت اسلامي ايران پس از انقلاب ، نـوع بينش ايران به فرهنگ در سياست جهاني چگونه است ؟ فرضية پژوهش ، با توجه به سؤال اصلي ، اين است که با توجه به نظرية سازه انگاري ، ايران ، با پشـتوانة انقـلاب اسلامي و با واردکردن عناصر اسلامي در فرهنگ خود، همـواره در برابـر فرهنـگ جهاني مقاومت کرده است و علاوه برآن مدعي الگوي جديدي به نام اسلام سياسي در سياست جهاني است .
اگر نظام بين الملل را مجموعه اي از دولت ها و سازمان هاي بين المللـي درنظـر بگيـريم ، تأثير فرهنگ در اين دولت ها و سازمان ها امري اجتناب ناپـذير بـوده اسـت ؛ تـا جـايي کـه مي توان گفت همين عامل فرهنگي باعث انقلاب هاي بزرگي در تاريخ روابط بين الملل شده است ؛ در انقلاب ١٧٨٩ فرانسه و انقلاب اسلامي ايران (١٣٥٧) عامل فرهنگي نقش مهمـي در ايجاد آن داشته اسـت (بـاروت کـوب زاده ، ١٣٨٨: ٦ و ٧).
حال ، با وجود جهاني شدن فرهنگي و بـا توجه به هويت اسلامي ايران پس از انقلاب ، نوع بينش ايران به فرهنگ در سياست جهاني چگونه است ؟ فرضية پژوهش اين است که با توجه به نظرية سازه انگاري ، ايران ، به پشتوانة انقلاب اسلامي و با واردکردن عناصر اسلامي در فرهنگ خـود، همـواره در برابـر فرهنـگ جهاني مقاومت کرده است و علاوه برآن مدعي الگوي جديدي بـه نـام اسـلام سياسـي در سياست جهاني اسـت .