Abstract:
افراد و سازمانهایی که تصمیم گیری های اصولی و صحیحی نداشته باشند در پیشبرد اهداف خود دچار مشکل خواهند بود و در یک سازمان مدیرانی که با اصول تصمیم گیری و نوع اتخاذ آن آشنایی دارند دربرنامه ریزی ها نیز موفق تر خواهند نمود. مباح تصمیم گیری از موضوعات بسیار گسترده ای است که بطور کلی به انتخاب یک راهکار از میان راهکارهای مختلف میپردازد. لذا در این مقاله ضمن ترویجی بودن آن و باتوجه به اهمیت این موضوع به مرور و بررسی تعاریف و برخی از مفاهیم اولیه تصمیم گیری و تصمیم گیری های چند شاخصه خواهیم پرداخت .
Machine summary:
که توسط نظریه پردازان کلاسیک مدیریت مثل سایمون مطرح شده است که شامل روشهای مختلفی در زمینه تصمیم گیری است : الف –رضایت بخش : انتخاب اولین گزینه که مطلوبیت نسبی را دارد ب- عقلایی: انتخاب آنها بر مبنای حداکثر سود و منفعت مالی ج-جامع :انتخاب از بین کل معیارهای ملموس و غیر ملموس ( مالی یا غیر مالی ) د—خوشه ای: انتخاب از بین مجموع جوابهای مشابه از خوشه های مختلف که با یافتن جواب از همان خوشه اول سراغ بقیه نخواهد رفت ه-بینش ( الهام و شهود) : انتخاب برمبنای تجربه و آگاهی (آذر & رجب زاده, 1396).
مدل تصمیم گیری چند هدفه ( MODM ) <FootNote No="113" Text="- Multiple Objective Decision Making"/>: توجه به تصمیم گیری چندین هدف بطور همزمان جهت بهینه شدن میباشد که بهترین تکنیک آن برنامه ریزی آرمانی است که توسط چارنزو کوپر ارائه شده است و گاهی اهداف بصورت متضاد عمل میکنند مثل تصمیم به افزایش رضایت کارکنان و از طرفی کاهش حقوق و دستمزد آنها که این مدلها جهت طراحی کاربرد دارد (تسلیمی, برقی, اصغری زاده, روشندل اربطانی, & قربانی, 1383).
ميبايست بهترين آلترناتيو، بر اساس محدوديتهاي سيستم، اهداف متفاوت و نيز مقدار مطلوب مورد نظر تصميم گيرنده براي اين اهداف طراحي گردد (محمد مرادی & اخترکاوان, 1388) مدلهای تصمیم گیری چند شاخصه ( MADM )<FootNote No="114" Text="-Multiple Attribute Decision Making"/>: انتخاب یک گزینه از بین گزینه های موجود( گاه بین چند شاخص متضاد) که با تصمیمات خاصی ( ازنوع ترجیحی ) مانند ارزیابی ، اولویت گذاری ، مدنظر است را میگویند.
لذا از این طریق معیارهای کمی و کیفی برای اولویت بندی گزینه ها استفاده میشود و از لحاظ مفهوم برتری و آستانه بی تفاوتی نسبت به سایر روشهای تصمیم گیری مورد توجه تر است (کزازی, امیری, & رهبریعقوبی, 1390).