Abstract:
نظریة «مدینة فاضله» به عنوان نظریهای در حوزة سیاست، از یونان باستان تاکنون، از جملة مباحث مهم در حکمت عملی بوده است. با توجه به تاثیرپذیری حکمت عملی از حکمت نظری و به ویژه مباحث انسانشناسی، این سوال مطرح است که با توجه به نوآوریهای صدرالمتالّهین در انسانشناسی، آیا تحوّلی در تحلیل «مدینة فاضله» نیز صورت میگیرد، یا نه؟ بنابراین، مسئلة اصلی نوشتار حاضر این است که مبانی انسانشناختی صدرایی چه نقشی در تحلیل یا تکمیل نظریة مدینة فاضله دارد؟ برای پاسخ به این سوال، نوشتار حاضر ابتدا با استفاده از روش «نقلی و توصیفی»، به تشریح مبانی انسانشناختی صدرایی و همچنین تبیین چیستی مدینة فاضله پرداخته و سپس با بهرهگیری از روش «تحلیلی و فلسفی»، نقش هر یک از مبانی انسانشناختی اختصاصی صدرالمتالّهین در تحلیل مولّفههای مدینه فاضله را تبیین کرده است. تبیین دقیقتر ویژگیهای رئیس اول مدینه و انطباق آن با معصومان، اثبات ضرورت دایمی ولایت فقیه در صورت دسترسی نداشتن به معصوم، اتحاد حقیقی افراد مدینة فاضله با یکدیگر و با رئیس اول مدینه و تشکیل صورت نوعی خاص برای تکتک افراد مدینة فاضله در اثر معرفت و محبت به امام جامعه، از مهمترین دستاوردهای این تحقیق است.
Machine summary:
فرضیة مقاله حاضر این است که مبانی انسانشناختی صدرالمتألهین نه تنها توانایی تبیین هرچه بهتر و عمیقتر نظریة مدینه فاضله را دارد، بلکه قابلیت آن را دارد که آن را به مدینة متعالیه ارتقا دهد.
صدرالمتألهین با اثبات «اتحاد علم و عالم و معلوم» و «حرکت جوهری اشتدادی نفس»، و قابلیت انسان در تبدیل شدن به «کون جامع» و نسخهای متناظر با عالم کبیر، نتیجه میگیرد که مقام هر انسانی در جهت کمال یا سقوط، به حسب ادراک وی تعیین میشود و این معنا را مضمون حدیثی میداند که از امیرالمؤمنین نقل شده است که میفرماید: «الناس ابناء ما یحسبون» (ر.
f. جمعبندی و نتیجه مبانی انسانشناسی صدرالمتألهین قابلیت تکمیل و ارتقای مدینة فاضله را دارد، به ویژه در بحث ریاست اول مدینه که در این قسمت، صدرالمتألهین بر اساس مبانی خویش مباحثی را مطرح کرده است که در بیانات قبل او وجود ندارد؛ مانند «کون جامع» بودن که شامل سه مرتبة حس، مثال و عقل میشود؛ و حرکت نزولی و صعودی در این مراتب، و «حرکت جوهری اشتدادی» در عالم ماده و در قوس صعود که انسان کامل تمام این مسیر را طی میکند و از این نظر، جامع صفات الهی میشود.
ک: فارابی، 1996، ص92)، در حالی که مبانی انسانشناختی صدرالمتألهین قابلیت تبیین اتحاد حقیقی نفوس افراد مدینة فاضله با یکدیگر و با امام جامعه را در همین نشئة مادی دارند.
3. مبانی انسانشناسی صدرالمتألهین قابلیت تبیین اتحاد و اتصال وجودی بین افراد مدینة فاضله و رئیس اول جامعه را دارد.