Abstract:
«بیتفاوتی» نسبت به دیگران بهخصوص همسایهها و بیاعتنایی به حوادث اجتماعی و سیاسی در جامعه از مسائلی است که امروزه با پیشرفت جوامع و توسعه شهرها و نیز دگرگونی ارزشها، دامنه آن گسترش یافته و بیشتر عرصههای زندگی مردم را تحت تأثیر خود قرار داده است. این نوشتار میکوشد با رهیافت اخلاقی و با روش اسنادی و تحلیل محتوا، ناروایی «بیتفاوتی» در روابط همسایگی را با بهرهگیری از آموزههای قرآن، حدیث و استدلالهای عقلی بازخوانی کرده و دلایلی را برای تقبیح رفتار «بیتفاوتی» ارائه کند تا زمینهای برای اصلاح رفتارهای اجتماعی همسایهها و فرصتی جهت ایجاد همدلی و همزبانی میان آنها، فراهم کند. یافتههای پژوهشی نشان میدهد که آموزههای اخلاقی اسلام، بیتفاوتی را برنمیتابد. ناسازگاری «بیتفاوتی» با روح آموزههای اسلامی و مخالفت با اصولی مانند: اصل مسئولیت، همبستگی اجتماعی، نظارت اجتماعی، اصل سودمندی و خیرخواهی، در کنار ناسازگاری با قواعد اخلاقی همچون: قانون تعمیمپذیری و قاعده زرّین، از دلایل ذکر شده در این مقاله است.
Indifference to others, esp. neighbors, and apathy toward socio-political events in a society are being intensified and affecting peoples lives moreas much as the societies develop, cities get bigger, and values transform. In this paper, we try to infer the implausibility of indifference among neighbors with an ethical approach using documentary method and content analysis; this is done with the help of Quranic maxims, hadith and rational arguments. Then some reasons for disapproving of indifference are presented to help neighbors social behaviours be changed and make an opportunity for establishing sympathy among them. Researches show Islamic teachings are hateful of indifference. Some reasons given in this paper are its incompatibility with the core of Islamic maxims and its opposition to principles such as responsibility, social correlation, social observation, profitability and benevolence along with its incompatibility with etical rules such as generalization and Golden Rule.
Machine summary:
اخلاق اسلامی، بیتفاوتی، همسایگی، روابط اجتماعی، قرآن و حدیث <H1>مقدمه</H1> «بیتفاوتی» نسبت به دیگران بهخصوص همسایگان از جمله آسیبهای جدی در روابط انسانی است که یکی از پیامدهای گسترش سریع شهرنشینی و ویژگیهای زندگی صنعتی بهشمار میآید.
به عبارت دیگر، آنچه در مسائل فردی و اجتماعی دارای ارزش و اهمیت میباشد: «حساسیت» نسبت به خود، خانواده، همسایگان و افراد جامعه است؛ کوشش شود نسبت به کاستیها و مشکلات گوناگون خود و دیگران بیتفاوت نباشیم که این بیتفاوتی، آفت سلامت، سیادت و سعادت جامعه اسلامی خواهد بود.
<H2>ج) همسایگی؛ فراگیرترین انجمن اجتماعی</H2> از آنجا که انسان بهطور فطری، موجودی اجتماعی است (جوادی آملی، 1378: 383) و قابلیتهای او در جامعه به فعلیت میرسد، میبایست برای دستیابی به خواستهها و شکوفایی استعدادهای خویش به صحنه اجتماع وارد شود و در تعامل با دیگران به مناسبتها و هنجارهایی پایبند شود و «همسایگی» یکی از مناسبتهای فراگیر اجتماعی است؛ چون زندگی بشر با همنوعان خود یکی از نیاز فطری او میباشد و میل به زندگی اجتماعی، عامل مستقلی است که انسان را به سوی تشکیل جامعه سوق میدهد و از سوی دیگر، عوامل عاطفی و عقلانی نیز زندگی فرد را به جامعه پیوند زده و شخص را وا میدارد تا پا به صحنه اجتماع بگذارد اما اگر فرد بخواهد به تنهایی زندگی کند، برای تأمین مصالح مادی و معنویاش با دشواریهای زیادی رو به رو خواهد شد.
آنچه نوشتار حاضر به دست داد، این است که؛ «بیتفاوتی»، عملی غیراجتماعی و ضد اخلاق است که با روح آموزههای اسلامی، ناسازگار است و نیز اصول اخلاقی و اجتماعی مانند: اصل مسئولیت، همبستگی اجتماعی، نظارت اجتماعی، سودمندی و خیرخواهی، «بیتفاوتی» را برنمیتابند.