Abstract:
در نظریههای اقتصاد بینالملل، بحث همزمانی چرخههای تجاری و عوامل اثرگذار بر آن با تأکید بر یکپارچگی تجاری جهت ایجاد و توسعه تجارت منطقهای کشورها، اهمیت دارد. هدف این مقاله، ارزیابی عوامل اثرگذار بر همزمانی چرخههای تجاری بهویژه از بعد یکپارچگی تجاری، بین کشورهای اتحادیه اروپا، ASEAN و D8، با استفاده از دادههای ترکیبی طی دوره زمانی 2013-2000 و مقایسه آن است. نتایج نشان میدهد شدت تجارت، تجارت درون صنعت و تجارت درون صنعت عمودی به عنوان شاخصهای یکپارچگی تجاری در اتحادیه اروپا و ASEAN، اثر مثبت و معناداری بر همزمانی چرخههای تجاری دارد. همچنین در مورد کشورهای D8، اثر شدت تجارت و تجارت درون صنعت بر همزمانی چرخههای تجاری معنادار و دارای علامت مثبت هستند، در حالی که تجارت درون صنعت عمودی معنادار نیست. علاوهبراین مقایسه بین بلوکها نشان میدهد که تجارت درون صنعت نسبت به شدت تجارت و تجارت درون صنعت عمودی، بیشترین اثر را بر همزمانی چرخههای تجاری دارد.
In theories of international economics, the issue of business cycles synchronization and its effective factors with emphasizing on trade integration is essential for regional trade creation and development among countries. The main purpose of this paper is evaluation and comparison of the effective factors on business cycles synchronization especially the role of trade integration among Euro Union, ASEAN and D8 countries using panel data for a period of 2000-2013. The results show that trade intensity, intra-industry trade and vertical intra-industry trade as indices of trade integration have a positive and significant effect in Europe and ASEAN. Also in D8 countries, the effect of trade intensity and intra-industry trade on business cycles synchronization is positive and significant, while vertical intra-industry trade is not effective. Moreover, the comparison among economic blocks shows that intra-industry trade relative to trade intensity and vertical intra-industry trade has more effect on business cycles synchronization.
Machine summary:
نتايج نشان ميدهد شدت تجارت، تجارت درون صنعت و تجارت درون صنعت عمودي به عنوان شاخص هاي يکپارچگي تجاري در اتحاديه اروپا و ASEAN، اثر مثبت و معناداري بر همزماني چرخه هاي تجاري دارد.
بنابراين با توجه به اهميت اين موضوع و اثرات آن بر اقتصاد داخلي در شرايط جهاني شدن، پژوهش حاضر به اندازهگيري و ارزيابي عوامل مهم اثرگذار بر همزماني چرخه هاي تجاري با کشورهاي طرف تجاري در بلوکهاي منطقه اي اتحاديه اروپا (EU)١، جنوب شرق آسيا (ASEAN)٢ و ٨ کشور در حال توسعه اسلامي (D٨)٣ با تأکيد بر يکپارچگي تجاري (از طريق سه شاخص شدت تجارت، تجارت درون صنعت و تجارت درون صنعت عمودي) و با استفاده از دادههاي ترکيبي طي دوره زماني ٢٠١٣-٢٠٠٠ ميپردازد.
از طرف ديگر، چنانچه يکپارچگي تجاري سبب شود که الگوهاي تخصص گرايي در توليد توسط الگوي تجارت درون صنعتي شکل گيرد، يعني ارتباط عميق تر تجارت سبب تخصص گرايي در ميان صنايع و مراحل مختلف توليد يک کالا شود، در اين صورت همزماني چرخه هاي تجاري کشورها تقويت ميشود (فرانکل و رز٢، ١٩٩٨؛ اينکلار و همکاران، ٢٠٠٥).
از طرفي، تجارت بين صنعتي اگر بر اساس اثرات مربوط به افزايش تقاضاي کل تقويت شده و باعث ايجاد سرريزهاي تکنولوژيکي و افزايش بهرهوري در کشورهاي طرف تجاري شود و اثر آن از تخصص يابي در صنايع خاص قويتر باشد؛ در اين صورت همزماني چرخه هاي تجاري را افزايش ميدهد (راسخي، ١٣٨٧).
Trade Integration and Business Cycles Synchronization with Emphasis on Regional Arrangements among OIC Nations.
Regional Business Cycles and National Economic Borders: What Are the Effects of Trade in Developing Countries?
Trade Integration and Business Cycle Synchronization in East Asia.