Abstract:
در دهههای اخیر،نوسانات اقلیمی به عنوان تهدید به شمار میرود.در این راستا نوسانات پارامترهایبارندگی، دما و تابش، بر پایهدوره آماری 2009-1995 برای سه دهه (2039-2010) برایبخشهای شرقی، مرکزی و غربی استان مازندران از طریق مدلLars-WG،مدلسازی و تحلیل گردید. ابتدا با انطباق منطقی دادههای تولیدشده و دادههای دیدبانیشده، مدل Lars-WG صحتسنجی شد و نهایتا بر اساس مدلمذکور، روند تغییرات اقلیمیمناطق تحقیقبرایدوره آماری2039-2010 پیشبینی گردید. نتایج پژوهش نشان داد که دمای حداقلدر منطقهغرب، مرکز و شرق استانمازندران روند افزایشی و دمای حداکثردر مناطق غرب و شرق، روند کاهشی و در منطقه مرکزی، روند افزایشی خواهد داشت. مجموع بارندگی سالانه در منطقه غرب با روند افزایشی و در مناطق مرکزی و شرقی با روند کاهشی مواجه خواهد بود. همچنین ساعات آفتابی در مناطق غرب و شرق استانمازندران،روند کاهشی و در منطقهمرکزی، روند افزایشی خواهد داشت.
Machine summary:
در اين راستا، حجار پور و همکاران (١٣٩٠) جهت پيش بيني متغيرهاي اقليمي حداکثر دما، حداقل دما، بارندگي و تابش خورشيدي براي دوره ي آماري ٢٠٠٠–٢٠٠٩ در مناطق گرگان ، گنبد و مشهد، کارايي سه مدل Lars-WG،ClimGen و WeatherMan را مورد ارزيابي قرار دادند.
نتايج نشان داد که مدل Lars-WG با دقت بالايي قادر به شبيه سازي پارامترهاي دماي حداکثر، دماي حداقل و تابش است اما در شبيه سازي پارامتر بارندگي نسبت به ديگر پارامترها خطاي بيشتري را نشان داد و در ايستگاه سنندج براي دوره ي آماري ٢٠١١-٢٠٣٠ ميلادي در مقايسه با دوره ي آماري ٢٠٠٩- ١٩٦١ ميانگين ماهانه دماي حداقل ، حداکثر و بارندگي به ترتيب ٠/٩٢ و ٠/٩٣ درجه ي سانتي گراد و ٦ ميلي متر افزايش يافت .
٣ عامل تغيير 1 4 Sivakumar 5 Brunini روش شناسي مدل Lars-WG يکي از مشهورترين مدل هاي موّلد داده هاي تصادفيِ وضع هوا است که براي توليد مقادير بارندگي، تابش ، درجه حرارت هاي حداقل و حداکثر روزانه يک ايستگاه ، تحت شرايط اقليم پايه و آينده به کار مي رود.
سناريوي تغيير اقليم از مقايسه ي ميانگين خروجي مدل GCM١١ براي گذشته با آينده و همچنين داده هاي واقعيِ ايستگاه ها به 1 11 General Circulation Model دست مي آيد که داده هاي توليدشده در اين سناريوها قرار گرفتند و ميانگين دماي حداقل ، دماي حداکثر، تابش و بارندگي به تفکيک هر ماه طي سه دهه به دست آمد.