Abstract:
سیره و سنت رسول خدا(ص) از صدر اسلام مورد توجه بوده است. توجه به سنت به عنوان مفهومی که میتواند کلید فهم تاریخ، حدیث، فقه و اصول اعتقادات اسلامی باشد، از اهمیت بسیاری برخوردار است. مسئله این پژوهش تکوین مفهوم و کارکرد سنت از زمان پیامبر اسلام(ص) تا پایان عصر خلفای راشدین با تاکید بر حکومت امیرمومنان علی(ع) است. برخی یافتهها حاکی از آن است که سنت در عصر خلفای سهگانه ابزاری برای توجیه مشروعیت خلیفه و ساماندهی حکومت بود، اما کارکردهای اجتماعی سنت در دوره امیرمومنان(ع) صرفا منوط به مشروعیت حکومت نیست و به سوی مفهومی راهگشا در حل معضلات و مخاطرات اجتماعی میل مینماید. به صورتی که در مدت کوتاه حکومت ایشان سنت به یکی از مهمترین معیارهای شناخت حق از باطل، هدایت، بدعت، فتنه و حکومتداری در کنار کتاب خدا تبدیل شد.
The tradition of the Prophet (peace be upon him) has been the focus of Islam since the beginning. Attention to tradition as a concept that can be the key to understanding the history, hadith, jurisprudence and principles of Islamic beliefs is very important. The purpose of this study is to develop the concept and function of tradition from the time of the Prophet (peace be upon him) to the end of the Rashid Caliphate era, with an emphasis on the rule of Amir Momenan Ali .Some findings suggest that tradition in the era of the Three Caliphs was a means of justifying the caliphate's legitimacy and the organization of the state, but the social functions of the tradition in the era of Amir Momenan did not depend solely on the legitimacy of the state and it tends to lead to a concept in solving social problems and risks. So that in the short period of his reign Sunnah became one of the most important criteria for the recognition of right from falsehood, guidance, heresy, seduction, and governance alongside the Book of God.
Machine summary:
در واقع واژه سنت در عصر نبوی در معنای لغوی آن به معنای شیوه و رفتار رسول لله (ص ) یا به معنای سیره امروزی استعمال شده است (٩٠٥ ,Juynboll) جایگاه سنت در زمان خلفای سه گانه پس از رحلت رسول خدا(ص )، توجه به راه و روش پیامبر(ص ) در شئون مختلف مذهبی و اجتماعی ، به عنوان مرجعی معتبر اهمیت یافت .
همچنان که خلیفه ی سوم علاوه بر تغییر سنت در امور اجتماعی و اقتصادی ، نمونه هایی از تغییر احکام دینی همچون تمام خواندن نماز در منا٣ (بیهقی ، ٢٠٦/٦) را در کارنامه ی خود ثبت کرده است ؛ ولی همانگونه که پیش تر آمد در این دوره تغییر راه و روش رسول خدا(ص ) در مناسبات اجتماعی بیش از تغییر احکام فقهی و عبادی مورد توجه و اعتراض مردم قرار داشت .
از مهم ترین تغییرات معنای سنت در عصر خلفای سه گانه و امیرمؤمنان علی (ع ) نسبت به دوره ی رسول خدا(ص ) این است که سنت در عصر نبوی به معنای راه و روش رسول خدا(ص ) به کار می رفت و بر مسلمانان بود تا در شئون مختلف شخصی و فردی از ایشان پیروی نمایند، ولی همزمان با خلافت خلیفه ی دوم و ورود اسلام به سرزمین هایی همانند ایران ، شام و توسعه ی جامعه ی اسلامی ، سنت کارکردی غیر فردی ، اجتماعی و سیاسی هم پیدا کرد.
اهتمام امیرمؤمنان علی (ع ) در معرفی کتاب خدا و سنت به عنوان ابزاری برای فهم دین و هجرت از مظاهر دینی به حقیقت آن ، حول شخصیت رسول لله (ص ) برآیند مفوم سنت در این عصر است .