Abstract:
در نوشتار پیش رو نویسندگان به روش توصیفی - تحلیلی پدیدۀ التقای واکهها و راهکارهای اصلاح آن را در کردی میانی بررسی و دادههای گردآوری شدۀ پژوهش را در چهارچوب نظریۀ واجشناسی بهینگی تحلیل کردهاند. تحلیل داده ها که مشتمل بر حدود هشتاد کلمۀ ساده، صرفی و ترکیبی است، نشان داد که معمولترین راهکاری که گویشوارن کردی میانی به این منظور بهکار میبرند، فرایند غلتسازی است. افزون بر غلتسازی، فرایند حذف واکه نیز تنها در مواردی که دو واکۀ افتاده در مجاورت هم واقع میشوند، بهدلیل غیر مجازبودن غلتسازی از واکههای افتاده، استفاده میشود. درنهایت، محدودیتهای حاکم بر غلتسازی بهصورت *OCP » IDENT-F(ROUND) » IDENT و محدویتهای حاکم بر حذف نیز بهصورت*OCP » GF(+LOW), M.MAX » IDENT تعیین و مرتبهبندی شدند.
In this article, the authors have studied the phenomenon of hiatus of vowels and some approaches to resolve it in central Kurdish through descriptive-analytical method and have analyzed collected data in the framework of optimality theory. Analyzing the data which consists of about 80 simple, morphological, and compound words, shows that the most commonly used method used by central Kurdish speakers for this purpose is the glide formation process. In addition to glide formation, the vowel deletion process is only used in cases where two short vowels are located in the vicinity, due to the unauthorized glide formation -out of the open vowels. The analysis of the collected data for this study, based on the principles governing optimal phonological theory, shows that in central Kurdish, because there is no syllable without an onset the hiatus is not permitted and speakers of central Kurdish use glide formation and deletion processes to resolve hiatus of vowels. Finally, the constraints governing glide formation are determined as * OCP "IDENT-F (ROUND)" IDENT and the restrictions governing deletion are set to * OCP, GF (+ LOW), M.MAX "IDENT and Ranked. <strong> </strong>
Machine summary:
دربارٔە زبان کردی نیز پژوهش هایی انجام شـده است از جمله بدخشان و زمانی (١٣٩٢) ضمن توصیف و تحلیل حذف ساختاری در کـردی کلهـری، این فرایند را به مثابۀ راهکاری برای رفع التقای دو واکه در چارچوب نظریۀ بهینگی بررسی کرده و بیان میدارند که کاربرد حذف در این مورد فرع بر فرایند غلت سازی است و تنها درصورتی به کـار گرفتـه میشود که امکان غلت سازی وجود نداشته باشد؛ افزون بر این ، نگارندگان نشان میدهند که درصورت التقای واکه ها در کردی کلهری، امکان حذف هریک از دو واکۀ مجاور وجود دارد؛ همچنین بدخشان و زمانی (١٣٩٣) براساس واج شناسی بهینگی، فرایند غلت سازی را به مثابۀ فرایندی که گویشوران کردی کلهری برای اصلاح التقای دو واکه به آن متوسّل میشوند، تحلیل کرده و نشان داده انـد کـه در زبـان کردی، غلت سازی از واکه های غیر افراشته هم صورت میگیرد؛ افزون بر این ، شرط افراشتگی دستگاه واجی هم تخطّی ناپذیر نیست .
فتاحی (١٣٩٣) نیز که غلت سازی را به مثابۀ راهکاری برای رفع التقای واکه ها در کردی کلهری در قالب رویکرد تسلسل گرایی ١ هماهنگ در نظریۀ بهینگی به صورت موردی تحلیل کرده اسـت ، هـدف خود را کشف محدودیت های حاکم بر غلت سازی و ترتیب آن ها در گویش کردی مورد مطالعه بیـان میکند و شرط رویدادن فرایند ر یادشده را واقع شدن یک واکۀ افتاده پیش از یک واکۀ افراشته میداند که در این صورت ، واکۀ افراشته ، یعنی واکۀ دوم ، به غلت تبدیل میشود.