Abstract:
رضاشاه پهلوی در ایران و مصطفی کمال آتاتورک در ترکیه تقریبا در یک دورهی زمانی مشابه بعد از به قدرت رسیدن اقدامات مدرنیزاسیون خود را به انجام رساندند. مشابهتها و تفاوتهای جامعهی هر دو کشور و نوع مقابله و پذیرش تجدد در آنها سرنوشتی متفاوت در بحث فرآیند مدرنیزاسیون منجر شده است. این دو رهبر سیاسی به جهت اقتداگرایی و آمرانگی در نحوه ی اعمال نظریاتشان در انجام بیقید و شرط الگوی مدرنسازی خود که صرفا تلاشی برای سوق دادن همگان به سمت غرب بود به گونهای به همگونسازی و متحدالشکل نمودن مردم پرداختند. هم رضاشاه پهلوی و هم مصطفی کمال آتاتورک قصد داشتند تا در فرآیندی دستوری و از بالا مردم را به سوی مدرنیزاسیون سوق دهند. مقایسه و مطالعهی تطبیقی اقدامات رضاشاه و آتاتورک وجود شباهتهای بسیاری را آشکار میکند اما با توجه به این وجوه مشابه از نظر رویکرد نظری و اثرپذیری نسبی ایران از ترکیه، ما شاهد تفاوتهای بیشتری در شدت و گوناگونی این اقدامات هستیم. در این نوشتار به دنبال پاسخ به سوال اصلی: چرا با وجود شباهتهای بسیار، مدرنیزاسیون در دوران رضاشاه پهلوی سرنوشت متفاوتی نسبت به مدرنیزاسیون در دوران مصطفی کمال آتاتورک پیدا کرد؟ میباشیم. با در نظر گرفتن سوال اصلی، فرضیه اصلی عبارت است تفاوت کارکرد نهاد دین در رابطه با حکومت در کنار عوامل دیگر، سببساز عدم کامیابی مدرنیزاسیون در دوران رضاشاه پهلوی در مقایسه با مدرنیزاسیون در دوران مصطفی کمال آتاتورک بوده است. در این مقاله از روش « تطبیقی-تاریخی» بهره میگیریم.
Reza Shah Pahlavi in Iran and Mustafa Kemal Ataturk in Turkey, after almost the same period of time, came to power, they implemented their modernization actions. The similarities and differences between the societies of both countries and the type of coping and acceptance of modernity have led to a different fate in the discussion of the process of modernization. These two political leaders in an attempt to move the people towards the West in a manner that unifies and assimilation the people for the purpose of applying their ideas to the unconditional fulfillment of their modernization pattern. Both Reza Shah and Ataturk intended to move people to modernization in the process of command and from above. The comparison and comparative study of Reza Shah and Ataturk's actions reveals many similarities, but given these similarities in terms of the theoretical approach and the relative effectiveness of Iran from Turkey, we are seeing more differences in the intensity and variety of these actions. In this paper, we seek to answer the main question: Why, despite the similarity of the theoretical approach, modernization during the reza Shah era found a different fate than modernization during the era of Ataturk? Considering the main question, the main hypothesis is the difference in the functioning of the institution of religion in relation to the government along with other factors, which led to the failure of modernization in the period of the Reza Shah Pahlavi compared with the modernization during the period of Mustafa Kemal Ataturk.
Machine summary:
com تاریخ دریافت :8 2/4/98 تاریخ پذیرش 14/8/98 چکیده رضاشاه پهلوی در ایران و مصطفی کمال آتاتورک در ترکیه تقریبا در یک دورهی زمانی مشابه بعد از به قدرت رسیدن اقدامات مدرنیزاسیون خود را به انجام رساندند.
کامیابی آتاتورک در این اقدامات سریع و رادیکال را می توان در تفاوت مذهب در دو کشور، تفاوت در جایگاه روحانیت چه از جهت رابطه با حکومت و چه از نظر تلقی مردم از روحانیون و علمای دینی، پیشینه و سابقهی بیشتر مدرنیزاسیون در ترکیه، کارآمدی نسبی دیوانسالاری و سیستم اداری امپراتوری عثمانی در مقایسه با قاجاریه، عمیق بودن ریشه های فکری در ایران به نسبت ترکیه، رواج اندیشه ی ناسیونالیسم قوی و متفاوت در ترکیه بر مبنای تهدید خارجی جستجو کرد.
2- تفاوت کارکرد نهاد دین و رابطهی آن با حکومت و اصلاحات مذهبی قبل از آنکه به سیاستها و اقدامات اصلاحی رضاشاه و آتاتورک در زمینهی دین بپردازیم بهتر است که در ابتدا به تفاوتهای مذهبی در دو کشور توجه کنیم: وزارت دیانت ترکیه آتاتورک بعد از بستن مساجد، خانقاهها، طریقتها و دایرهی مشایخ عثمانی، برای زیر نظر داشتن دین اسلام در ترکیه، در سال 1924میلادی وزارت دیانت ترکیه را تأسیس کرده که تا به حال نیز تداوم یافته است.
هرچند که سیاست های دینستیزانه آتاتورک گام به گام بوده و دست کم از سیاست های رضاشاه نداشت و حتی در مواقعی نیز تندتر بود، لیکن باید به این نکته اشاره شود که مقاومت دین و عناصر مذهبی در ترکیه نسبت به سکولاریسم، کمتر از ایران بود.