Abstract:
این مقاله با بررسی عنصر شخصیت به عنوان یکی از مهمترین عناصر فیلمنامهنویسی برای سینما و تلویزیون به مقایسة فنون شخصیتپردازی بکار رفته در فیلم و مجموعة تلویزیونی اقتباسی فارگو میپردازد. چگونگی اقتباس از سینما برای تلویزیون بطور کلی تاکنون مورد بررسی دقیق قرار نگرفته است. روش تحقیق در این مقاله بر دیدگاه ساختارشکنانة دن سیگر در گسست از قواعد ساختار سهپردهای استوار است. به این منظور، نخست نظرهای کلاسیک دربارة شخصیتپردازی، قراردادهای رایج و فرمولی در این زمینه مورد بررسی قرار میگیرند. بر اساس یافتههای این مقاله، فنون بکار رفته به منظور بسط شخصیتپردازیها و روابط بین شخصیتها در فارگو شامل این موارد است: انتساب ویژگیها و نقصهایی به شخصیت به منظور همراه کردن مخاطب با آنها؛ بسط روابط بین شخصیتهای اصلی با شخصیتهای فرعی و با یکدیگر؛ تبدیل شخصیتهای دوبعدی به شخصیتهای سهبعدی؛ تبدیل شخصیتهای فرعی به شخصیتهای اصلی؛ حذف یا افزودن شخصیتهای فرعی؛ و افزودن شخصیتهایی کاملاً جدید. بر اساس یافتههای این مقاله، روش «اشتقاق شخصیتهای فرعی از شخصیتهای اصلی یا فرعی» رایجترین روش برای گسترش فیلمنامة سینمایی به مجموعة تلویزیونی است.
Studying character is one of the most important elements of script writing for cinema and television and this article investigates the characterization techniques in Fargo movie and its adaptation for a television series. The process of adaptation from movies to television series has not been discussed aptly in film and television studies. Research methodology of this article is based on Ken Dansiger’s deconstructive approach in breaking the three-act screenplay rules. To this end, at first, classic theories of characterization and dominant conventions are analyzed. Then, the techniques used in Fargo series are investigated. These techniques include: adding new characteristics to the characters to make them more attractive for the audience, expansion of relations between main and side characters, expansion of flat characters into 3D ones, making side characters as main ones, adding or deleting side characters, and introducing new characters. As the findings of this article show, “making side characters as main ones” is the most prominent and useable technique in the process of character expansion for transforming a movie script into a television series one.
Machine summary:
الگوهاي بسط شخصيت در مجموعه تلويزيوني فارگو تاريخ دريافت : ٩٧/١٢/١٣ تاريخ پذيرش : ٩٨/٠٣/١٩ محمد شهبا١، مانيا محسني ٢ چکيده اين مقاله با بررسي عنصر شخصيت به عنوان يکي از مهمترين عناصر فيلمنامه نويسي براي سينما و تلويزيون به مقايسۀ فنون شخصيت پردازي بکار رفته در فيلم و مجموعۀ تلويزيوني اقتباسي فارگو ميپردازد.
براساس يافته هاي اين مقاله ، روش «اشتقاق شخصيت هاي فرعي از شخصيت هاي اصلي يا فرعي» رايج ترين روش براي گسترش فيلم نامه سينمايي به مجموعه تلويزيوني است .
باردار بودن مارج ، غيبت او در سراسر پرده اول فيلم نامه و همچنين فقدان انگيزه شخصي براي دستگيري قاتل ـ که جملگي روش هايي براي فاصله گذاري ميان مخاطب و شخصيت اصلي هستند ـ اين ترديد را در مخاطب برميانگيزد که آيا او اصلا قادر خواهد بود قاتلين خشني همچون گير و کارل را به دام بيندازد؟ ميتوان شخصيت مارج را به عنوان يک مأمور پليس ، در مقايسه با شخصيت هاي متناظر پيشين اش در تاريخ سينما، شخصيتي بسيار منفعل تر و آرام تر در نظر گرفت که در تضادي آشکار باشخصيت هاي منفي فعال داستان قرار دارد.
بسط و گسترش روابط بين شخصيت ها و همراه کردن مخاطب با شخصيت هاي اصلي ليندا سيگر در نگارش فيلمنامۀ اقتباسي مينويسد: وجود شخصيت همدردي برانگيز براي رمان يا نمايشنامه ضروري نيست ، اما وقتي فيلم ساز دستمايه را بررسي ميکند، در جستجوي چنين شخصيتي است .