Abstract:
فرهنگ عامّه (folklore) ، گنجینة باورها و آیینهای تودههای مردم است. یکی از این عقاید، اعتقاد به شورچشمی است؛ یعنی فرد چشم شور با نگاهش به کسی یا چیزی زیان وارد میآورد.
در برخی منابع آمده است که ایرانیان این باور را از اعراب گرفتهاند، امّا با جستوجو در کتب کهن متوجّه میشویم که در ایران باستان نیز این باور بوده است. در اوستای زرتشتیان، این کلمه بهصورت «چشم سوری» آمده است.
Machine summary:
روانشاد مصاحب نيز مقالهاي راجع به چشم زخم آورده كه در ضمن آن، همين نظر بيان شده است: «چشم زخم، مخفّف آن چشزخم يا چشزخ، در فرهنگ عامّه آزار و گزندي كه گمان ميرود از تأثير نگاه كسي به انسان ميرسد.
از كارهايي كه براي دفع چشم زخم نزد عامّه متداول است، اينهاست: دود كردن اسپند براي كسي كه امتياز يافته است (مثل داماد يا عروس، مسافر مكّه، يا كسي كه خانهاي تازهساخته يا خريده)؛ شكستن تخممرغ با ترتيب مخصوص براي كسي كه ناگهان مريض شده است، آويختن مهرههاي سفيد و سياه و آبي كه چشم زد خوانده ميشده است و آنچه نظر قرباني نام دارد؛ و همچنين انداختن «وَ اِن يَكاد» و چل «بسم الله» به گردن و دوش كودكان.
»(دايرةالمعارف فارسي، ذيل «چشم زخم») بايد توجّه کرد كه بر خلاف اين دو نقل قول، در «خرده اوستا»، قسمت پَتِت(دعاي توبه)، از گناه «چشم سوري» سخن به ميان آمده است و ريشه و پيشينة اين باور را در ايران كهن روشن ميگرداند: «از بيراهانديشي و بدگويي و كژانديشي و بيراه پرسشي و دورويي و سخنچيني و غيبت كس كردن و از دزدي و دروغ گفتن و به دروغ گواهي دادن و به دروغ داوري كردن و چشم سوري...
نزديك به همين اعتقاد اينكه هنوز نيز در بين برخي از عوام اين باور هست كه وقتي شخصي چشم رنگي را ديدي، چار قُل را بخوان.
همچنين گفتني است كه برخي از مردم وقتي براي دفع چشم شور، اسفند دود ميكنند، به آن نمك هم ميريزند تا تأثير بيشتري در رفع بلا داشته باشد!
نتيجهگيري بر خلاف نظر برخي منابع كه نوشتهاند ايرانيان باور به چشم زخم را از اعراب گرفتهاند، در اوستا به اين اعتقاد اشاره شده و نشان ميدهد كه ايرانيان از روزگاران كهن به اين عقيده، باورمند بودهاند.