Abstract:
بررسی و تحلیل متون ادبی با رویکردهای نوینِ علمی و در چارچوب الگوهای مشخّص و نظاممند، گامی است در جهت شناسایی ویژگیهای زبانی، سبکی و گاه محتواییِ آنها به شکلی روشمند و بر پایة آمار و ارقام. یکی از راههای رسیدن به این هدف، تحلیل و بررسی سنجشی آثاری است که دارای نوع ادبی مشترک و همچنین شباهتهایی از نظر زبان و شیوة نگارش هستند. از اینرو، در مقالة حاضر بر آن هستیم تا با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و آماری به تحلیل و بررسیِ سنجشیِ نمود بافت تاریخی و فرهنگی بر زبان دو اثر ارزشمند نثر فارسی، یعنی گلستان سعدی و بهارستان جامی با رویکرد فرانقش بینافردی در زبانشناسی نقشگرا بپردازیم. فرانقش بینافردی به برقراری ارتباط با سایر افراد اشاره دارد. این ارتباطی متقابل است که اهداف خاصّی را دنبال میکند؛ نظیر دادن اطّلاعات/ کالا/ خدمات و دریافت اطّلاعات/ کالا/ خدمات. هرکدام از این نقشها بهوسیلة نوع خاصّی از بند نشان داده میشوند. اگر گلستان سعدی و بهارستان جامی را که به سنّت ادبی- فکری تقریباً مشابهی تعلّق دارند نمایندة گفتمانی واحد، یعنی تعلیم و تربیت، بدانیم مسأله این است که بافت تاریخی و فرهنگی چه تأثیری بر زبان این دو اثر داشته است و مشخّصة زبانیِ وجهیّت که در فرانقش بینافردی مطرح میشود و در آن، دو سویة تعامل - فرستنده و گیرنده- مورد توجّه قرار میگیرند تا چه حد میتواند نشاندهنده و نمودی از تاریخ فرهنگی این دو اثر باشد؟ از اینرو، در مقالة حاضر، حدود1500 بند منتخب از فصلهای مشترک دو اثر با این رویکرد بررسی شدهاند. طبق یافتههای این پژوهش، تأثیر و نمود بافت فرهنگی بر زبان گلستان و بهارستان آشکار است و سبب تفاوتهایی در نگارش این دو متن نیز شده است. از جمله اینکه وجه برجسته در این دو اثر، وجه خبری است و بندهای امری، پرسشی و پیشنهادی در قیاس با بندهای خبری کاربرد کمتری داشتهاند. این وجهیت غالب سبب شده دو متن گلستان و بهارستان، متونی تک صدا باشند که مبیّن برتریِ تکصدایی در نظام سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عصر است.
The study and analysis of literary texts with modern scientific approaches is a step towards identifying language features, their style and sometimes their content in a systematic manner based on figures. One of the ways to achieve this goal is to analyze and evaluate works that have a common genre, as well as similarities in terms of language and writing. Therefore, in the present paper, we are going to analyze and evaluate the historical and cultural context on the language of two valuable works of Persian literature, Golestan and Baharestan, by using a descriptive-analytical and statistical method, with the interpersonal metafunction in SFL. If Sa’di’s Golestan and Jami’s Baharestan have a similarity to the same literary-intellectual tradition, then the question is how the historical and cultural context has an effect on the language of these two works, and also modality in these two texts, how much can be a reflection of the cultural history of the two texts? Hence, in the present research, about 1500 chosen clauses have been selected from the joint chapters of these two works. According to the findings of this research, the impact of cultural context on the language of Golestan and Baharestan is evident and caused differences in the writing of these two texts, which is discussed in detail in the paper.
Machine summary:
از اين رو، در مقالۀ حاضر بـر آن هسـتيم تا با استفاده از روش توصيفي - تحليلي و آماري به تحليل و بررسيِ سنجشيِ نمود بافت تاريخي و فرهنگـي بر زبان دو اثر ارزشمند نثر فارسي ، يعني گلستان سعدي و بهارستان جامي با رويکرد فـرانقش بينـافردي در زبان شناسي نقش گرا بپردازيم .
اگر گلستان سعدي و بهارستان جامي را که به سّنت ادبي - فکري تقريباً مشابهي تعلّـق دارنـد نماينـدة گفتماني واحد، يعني تعليم و تربيت ، بدانيم مسأله اين است که بافت تاريخي و فرهنگي چه تأثيري بـر زبـان اين دو اثر داشته است و مشخّصۀ زبانيِ وجهّيت که در فرانقش بينافردي مطرح مي شود و در آن ، دو سـويۀ تعامل - فرستنده و گيرنده - مورد توجّه قرار مي گيرند تا چه حد مي تواند نشـان دهنـده و نمـودي از تـاريخ فرهنگي اين دو اثر باشد؟ از اين رو، در مقالۀ حاضر، حدود١٥٠٠ بند منتخب از فصل هاي مشترک دو اثر بـا اين رويکرد بررسي شده اند.
بر ايـن پايـه ، در مقالـۀ حاضـر بـر آن هستيم تا با استفاده از روش توصيفي - تحليلي و آماري با بررسي تطبيقي قسـمت هـايي از گلستان و بهارستان که از نظر مضمون و محتوا نزديک به هـم هسـتند در چـارچوب زبان شناسيِ نقش گرايِ هليدي (Halliday) و از منظـر فـرانقش بينـافردي ، تفـاوت هـا و شباهت هاي اين دو اثر از نظر تأثير بافت موقعيّت و به عبارتي بافت تاريخي فرهنگي را بسنجيم .