Abstract:
برابری و جانبداری از آثار تامس نیگل فیلسوف آمریکایی صربتبار است، که در حوزة فلسفة سیاسی نگاشته شده است. وی در این کتاب میکوشد بین خیرات شخصی و غیرشخصی چشماندازی از یک تعامل منطقی ایجاد کند و گرة اخلاقی جانبداری بین این دو مفهوم را در اندیشه و عمل بگشاید. در حوزة عمل تأکید نیگل بیشتر بر جنبههای اقتصادی برابری شهروندی است تا جنبههای فرهنگی، سیاسی، و اجتماعی آن. در این مقاله، نقد و بررسی کتاب نیگل در سه بخش اصلی انجام شده است؛ نخست، صورت و ساختار ظاهری کتاب بررسی شده و سپس به نیگل و کتابش در فلسفة سیاسی دوران مدرن پرداختهایم. درپایان محتوای اثر را تحلیل و دستاورد کتاب نیگل را در دفاع از مکتب بیطرفی مخصوصاً باتوجهبه نگرش اقتصادی وی ارزیابی کردهایم. تلاش نیگل مبتنیبر واکاوی مشکلات بین چشماندازهای شخصی و غیرشخصی بهصورت عام و همچنین بهصورت خاص در زمینة نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی با پیشفرضهای بیطرفی برابریطلبانه است؛ البته این تلاشها به راهحل مشخصی منتهی نمیشود.
Equality and Partiality is authored by American (with a Serbian descent) philosopher Thomas Nagle in political philosophy. In this book, the author tries to create a logical correlation between personal and non-personal goods, and by so doing he hopes to have unknotted the moral implications of partiality between these two concepts both in theory and in practice. In the practical sphere, Nagle puts more emphasis on economic aspects of equality among citizens than on the cultural, political, and social aspects. This paper examines Equality and Partiality in three sections. It first concerns itself with the structure and appearance of the book, then it discusses the position of Nagle and his book in modern political philosophy, and it finally analyzes the content of the book and evaluates the achievement of the Nagle’s book in defending the school of impartiality especially on economic grounds. Nagle’s efforts focus on identifying the problems from his own personal and impersonal views about the social and economic inequality, with the equal presuppositions. Of course, these efforts have not led to clear-cut solutions.
Machine summary:
تلاش نيگل مبتنيبر واکـاوي مشـکلات بـين چشـم انـدازهاي شخصـي و غيرشخصـي به صورت عام و هم چنين به صورت خاص در زمينۀ نابرابريهاي اقتصادي و اجتماعي با پيش فرض هاي بيطرفي برابريطلبانه است ؛ البتـه ايـن تـلاش هـا بـه راه حـل مشخصـي منتهينميشود.
ازآن جاکه کتاب نيگل يک اثر يک پارچه نيست ، بلکه شامل مقاله هايي اسـت کـه طـي چند سال و به مناسبت هاي مختلف البته با موضـوع مشـترک منتشـر شـده اسـت ، مـواردي وجود دارد که نويسنده در يک مقاله موضوعي را به صـورت اجمـال بيـان کـرده و در مقالـۀ ديگري آن موضوع را به تفصيل توضيح داده است ، خواننده کـه اشـراف بـه کليـات انديشـۀ نيگل ندارد، در اين گونه موارد احتمال ابهام و تناقض در انديشۀ وي را ميدهد که با توضـيح مترجم ميتوانست قابل رفع باشد.
ازاين رو فلسفۀ سياسي کانت که بر فلسفۀ اخلاق وي بنا مـيشـود سـعادت آدمـي را در نوعي از قانون گذاري ميداند که انجام وظيفـۀ وجـداني و غايـت مدارانـه و نـه سـودانگارانه مدنظر قرار گيرد و به صورت مطلق براي آحاد بشر قابل اعمال باشد؛ البته آرمان کـانتي يعنـي جمهوري غايات ، در عمل ، چنان که خود وي نيز توقع نداشت ، بـه منصـۀ ظهـور نرسـيد، امـا تأثيرات انديشه هاي وي در تکوين دموکراسي ليبرال ازجمله درباب خودبنيادي فـرد در ايـن سيستم سياسي آشکار است .