Abstract:
هدف مقاله جاری پژوهش در عملکرد سیاست خارجی دولت دونالد ترامپ در ایالاتمتحده بهعنوان نماینده جمهوریخواهان در آمریکای لاتین است. یکی از ضرورتهای مطالعه این است که تاکنون به زبان فارسی کمتر به موضوع پرداختهشده است و در مطالعات منطقهای نیازمند ادراک مناسبی برای شناخت روند سیاستگذاری در این منطقه هستیم؛ بنابراین پژوهش درمجموع در پی پاسخ دادن به این سؤال است که بر اساس کدام عناصر و مؤلفهها، رفتار سیاست خارجی دولت دونالد ترامپ پس از رفتار اوباما با ماهیتی نرم، اکنون ماهیتی سخت و ستیزهجویانه یافته است. فرضیه اصلی پژوهش به شرح زیر است: سیاست خارجی ایالاتمتحده در دولت دونالد ترامپ نسبت به آمریکای لاتین بهتبع رویکرد ضد نیمکرهگرایان جمهوریخواه، مبتنی بر رفتار سخت و ستیزهجویانه بوده است.ترامپ با رهیافت اول آمریکا و سیاستگذاریهای با منطق ملیگرایانه در سیاست خارجی خود در قبال جهان و بهتبع آن در آمریکای لاتین خطمشی متفاوتی در اعمال سیاستها نسبت به آمریکای لاتین اتخاذ کرد که تأثیر عمیقی بر ساختارهای سیاسی و اقتصادی منطقه گذاشت و فرایندهای سیاست خارجی متفاوتی را ایجاد کرد. بخش عمدهای از تغییرات اعمالی، تابعی از تصمیمگیریهای فردی دونالد ترامپ در مخالفت با اقدامات و سیاستگذاری خارجی رئیسجمهور پیشین باراک اوباما بوده است که مستقیم و علنی بهعنوان دستاوردهای ناچیز و بیاهمیت اعلامشده است. بخش عمدهای از این تغییرات، موجب گسترش احساسات ملیگرایانه در سایر نقاط جهان و ایجاد جریانات نژادپرستانهای شده است که ملتهای آمریکای لاتین را نیز متأثر ساخته است.
Abstract The current essay is about to study Trump's foreign policy as republican's representative toward Latin America. One of the necessities to study this essay is that so far there is not much Persian version available and regional studies requires proper understanding in order to know diplomacy's procedure in this region. So that it could be relatively settled. The method used in research relies more on establishing causes and factors of formation and the process of united states diplomacy in southern hemisphere Thus, the study seeks to answer the question as to which elements and components of Donald Trump's foreign policy behavior after Obama's treatment of a soft nature have now become a hard and challenging one. The main hypothesis of the study is as follows: "US foreign policy in Donald Trump's administration of Latin America has been based on vicious behavior against the Republican anti-hemispherical approach" With his first American approach and nationalist logic in his foreign policy toward the world and later in Latin America, Trump adopted a different line of policy than Latin America. It deeply influenced the political and economic structures of the region and created different foreign policy processes. Much of the change has been a consequence of Donald Trump's individual decisions in opposition to the actions and foreign policy of former President Barack Obama, which has been directly and publicly proclaimed as trivial. These changes have spread nationalist sentiment and racist currents throughout the world that have affected Latin American nations as well.
Machine summary:
ازایـن رو درمجموع ، پژوهش در پی پاسخ دادن به این سؤال خواهد بود که مبنای رفتـار سیاسـت خارجی دولت ترامپ بـر اسـاس چـه عوامـل ، مؤلفـه ها و معیارهـایی شـکل سـخت و خصومت آمیز یافته است و میزان ستیزه جویی یا مدارای دولت در قبال تحولات آمریکای لاتین تا چه اندازه است ؟ میزان تشابه و افتراق رفتار سیاست خـارجی دولـت بـا دولـت پیشین -دولت باراک اوباما- در چیست ؟ کدام مؤلفه ها در پیشینه ی روابط ایالات متحده با آمریکای لاتین از اهمیت اساسی برخوردار است و ساختارهای نظریـه پردازی رسـمی و غیررسمی بر اساس چه عوامل و معیارها یا انگیزه ها به سیاست گذاران توصیه میکننـد؟ درباره ضرورت پژوهش لازم به یادآوری است که نیاز کشور به بررسی منظم و روشمند راه هایی برای کسب منافع ملـی در منـاطق مختلـف جغرافیـایی به خصـوص در منطقـه امریکای لاتین از یک سو، نقش مؤثر و تعیین کننده ایالات متحده امریکا بـه عنوان قـدرت اصلی در این منطقه از سوی دیگـر، از عوامـل اصـلی پـرداختن بـه موضـوع از سـوی نگارنده ها است .
1US-Latin America in The Age of Donald Trump ترامپ برخی ستون های اساسی سیاست خارجی ایالات متحده را کـه تـا پـس از جنـگ جهانی برجا بوده است ، تضعیف ، جابجا و یا رها کرده است و بیشـتر نقـش تهـاجمی و یک جانبه را اتخاذ کرده است و تاکنون هر سیاستی که انتخاب شده است بر مبنـای فاقـد تفکر بوده است .