Abstract:
متناقضنما شگردی هنریست که به عنوان یکی از مولفههای برجستهسازی و آشناییزدایی در متون ادبی مورد توجه ناقدان قرار گرفته است. این فن در ادبیات جدید به عنوان یکی از مهمترین ویژگیهای شعر معاصر به شمار آمده و برای آن انواع، کارکردها و مقاصد خاصی در نظر گرفته شده است. این پژوهش میکوشد تا با تکیه بر روش توصیفی – تحلیلی، کارکرد متناقضنما و انواع آن را در شعر احمد مطر کاویده و به این مساله پاسخ دهد که وی برای بیان چه اغراضی از این شیوه بیانی استفاده کرده است. نتیجه پژوهش حاکی از این است که متناقضنما مهمترین ویژگی اسلوبی شعر احمد مطر به شمار میرود که شاعر آن را در دو گونه متناقضنمای ترکیبی و متناقضنمای معنایی به کار برده است. کارکرد این شگرد در شعر او در جهت تبیین برخی مفاهیم سیاسی، اجتماعی، آزادگی و مفاهیم ذاتی به کار گرفته شده و با استفاده از زبان تمسخر و تهکم و به شکلی طنزگونه در راستای بیان برخی اغراض مثل، تمسخر حکام و سردمداران عرب و سرزنش جامعه عربی به خاطر پذیرفتن ظلم و ستم به کار بسته شده است.
Machine summary:
اين پژوهش ميکوشد تـا بـا تکيـه بـر روش توصـيفي – تحليلـي ، ضـمن تبيـين مفهـوم متناقض نما و مشخص کردن تفاوت آن با آيروني، کارکرد متنـاقض نمـا و انـواع آن را در شـعر احمـد مطر نشان داده و به اين مسـأله پاسـخ دهـد کـه وي بـراي بيـان چـه اغراضـي از ايـن شـيؤە بيـاني استفاده کرده است .
سؤالات پژوهش سؤالاتي که اين پژوهش درصدد يافتن پاسخي براي آن هاسـت ، عبارتنـد از: ١- کارکرد متناقض نما در شعر چيسـت و احمـد مطـر بـراي اسـتفاده از ايـن بيان هنرمندانه از چه زباني بهره گرفته است ؟ ٢- انواع متناقض نما که شاعر از آن ها بهره برده است ، کدامند؟ ٣- احمد مطر براي براي بيان چه اغراضي از اين شگرد هنري بهره گرفته است ؟ پيشينۀ تحقيق در بـاب متناقض نمـا در شـعر عربـي پژوهش هـايي صـورت گرفتـه اسـت کـه بدان ها اشاره مي شود: مقالۀ «متناقض نما در شعر معاصر عربي بر اساس شعر محمـود درويـش ، امل دنقل و سعدي يوسـف »، بـه قلـم روح اللـه صـيادي نـژاد.
آنچه سـبب مي شـود کـه پـارادوکس بـا آيرونـي يکي پنداشته شود، اينسـت کـه برخـي از ناقـدان ادب عربـي ، پـارادوکس را معادل «المفارقه » دانسته اند، اما حقيقت ايـن اسـت کـه «المفارقـه » شـامل متناقض نما و آيروني مي شود و آن چه را که نويسندگان مقالـه هاي مـذکور بـه عنوان شاهد مثال آورده اند، معادل آيروني است ، نه متناقض نما و هيچ گونـه هم پوشاني با مقالۀ حاضر ندارد.