Abstract:
ایران شرایط طبیعی و اقلیمی متنوعی دارد. این امر باعث شده تا ازلحاظ زیست محیطی. طبیعتگردی.
تفریحی و اقتصادی, تواناییهای بسیاری داشته باشد. هدف از تحقیق در این پژوهش ارزیابی قابلیتهای
ژئوتوریستی حوضه قزلاوزن بر اساس روش فاسیلاس است. حوضه آبریز قزلاوزن لندفرم های بارزی از
فرایندهای مختلف کواترنری دارد که در حال تغییر و تحول هستند. ارزیابی ژئوسایتهای نقش مهمی در تبیین
تحولات کواترنری دارد. روش تحقیق بر اساس توصیف و تحلیل است که بهصورت بازدیدهای میدانی
کتابخانهای به توصیف و تشریح منطقه پرداختهشده است. پسازآن ژئوسایتهای منتخب بر روی نقشههای
توپوگرافی ۱/۵۰۰۰ موقعیتیابی شد و با استفاده از نقشههای زمینشناسی ۱/۱۰۰۰۰۰ منطقه, لیتولوژی لندفرم
های مختلفی مثل دودکشهای جن. قلعه بهستان. دربند قاطرچی,ء گنبدهای نمکی.ء دریاچه پریء معدن مس
بایچه باغ. دایک های رسوبی» اشکال شبه کواستاء اشکال شبه کلوت. اشکال شبه کندوانی. سیرکهای یخچالی
و درههای تکتونیکی- بخچالی مشخص گردید. پس از شناسایی لندفرم هاء یکی از مدلهای ژئوتوربستی
متداول و جامع بنام فاسیلاس استفاده گردید. معیار تعریفشده در این مدل, در شش گروه اصلی قرارمی
گیرند: علمی - اکولوژیکی, حفاظتی, فرهنگی, زیباییشناختی, اقتصادی و پتانسیل مورداستفاده. با ارزیابی
لندفرمها در این مدل. مشخص گردید که دودکشهای جن (۱۹/۸۷). قلعه بهستان (۱۸/۵). دربند قاطرچی
(0۷۱۶۷ و گنبدهای نمکی چهرآباد (۱۶/۴۵ به علت کسب حداکثر امتیاز علمی و اکولوژیکی بهعنوان
مناسبترین ژئوسایتها انتخاب گردیدند و لندفرم سیرکهای یخچالی بلقیس هم در این میان کمترین امتیاز
را کسب کرد.
Iran's vast country has different geographic conditions. As of the thirteen known climates in the world, it has eleven types. This has made many environmental, natural, recreational and economic benefits. The purpose of this study was to investigate, identify and introduce the geotouristic capabilities of Ghezelowzan Basin based on the Fassoulas method. The catchment area of the Ghezelowzan is a landform of various quaternary processes that are changing. Identification of geosite plays an important role in explaining quaternary developments. The research methodology is based on description and analysis, which is described as a field study of the library to describe and describe the region. The selected geosites were then positioned on topographic maps of 1/50000 and using geological maps of 1/100000 of the region, the lithology of different landforms such as hoodoos, Behestan dom, salt domes Chehrabad, Pari lakes, copper mine Baiche Bagh, dikes Sedimentary, cuesta-like forms, kalut-like shapes, Kcadovan-like shaped forms, glacier circuses, and tectonic valleys-fridges. After identifying landforms, one of the most common and comprehensive geotouristic models called Fassoulas was used. The criteria defined in this model were defined in six main categories: scientific, ecological, conservation, cultural, aesthetic, economic and potential use. By assessing landforms in this model, it was determined that the chimneys of the Jen, Behestan, dome, Darband Ghaterchi valley and salt Dome of Chehar Abad were selected as the most suitable geocites for obtaining the maximum scientific and ecological score, while the Belogice glacier landform was also the lowest.
Machine summary:
پس ازآن ژئوسايت هاي منتخب بر روي نقشه هاي توپوگرافي ١/٥٠٠٠٠ موقعيت يابي شد و با استفاده از نقشه هاي زمين شناسي ١/١٠٠٠٠٠ منطقه ، ليتولوژي لندفرم هاي مختلفي مثل دودکش هاي جن ، قلعه بهستان ، دربند قاطرچي، گنبدهاي نمکي، درياچه پري، معدن مس بايچه باغ ، دايک هاي رسوبي، اشکال شبه کواستا، اشکال شبه کلوت ، اشکال شبه کندواني، سيرکهاي يخچالي و دره هاي تکتونيکي- يخچالي مشخص گرديد.
يولا و ژئوکوچا٦ (٢٠١٣) به بررسي پتانسيل ژئوتوريستي سايت هاي زيرزميني در کاستاريکا پرداخته و نتيجه گرفتند که پنج سايت زيرزميني کارستي باارزش وجود دارد که از اين تعداد تنها دو سايت ارزش بهره برداري تجاري 1- Geotourism 2 - Turner 3 - Buckley 4- Hose 5- Newsome 6- Ulloa and Goicoechea دارند.
مهم ترين گسل هاي اين منطقه گسل حلب ، گسل سلطانيه - زنجان ، گسل منجيل (قزل اوزن ) است (پورکرماني و آرين ، ١٣٧٨: ٣).
جنبش هاي فشاري گسل سلطانيه ممکن است در شکل گيري فرون شست ابهر – زنجان نقش داشته باشد (آقانباتي، ١٣٨٥: ٦٦٠) در طارم نيز راندگي قزل اوزن که نخستين بار توسط بربريان و قرشي (١٣٦٣) شناسايي و معرفيشده است ، گسلي است با راستاي خم دار عمومي شمال باختري – جنوب خاوري که در بخش شــمالي رودخانه قزل اوزن و بين کوه و دره قزل اوزن قرار داشــته و از زير سد سفيدرود منجيل ميگذرد (حسيني و برخورداري، ١٣٩٤: ٢٣).
تغييرات سطح اساس رودخانه قزل اوزن و در جهت انطباق زمين شناسي، مسير اين رودخانه به رسوبات سست مارني متمايل شده و با تخريب مارن ، ميان لايه هاي ماسه سنگي به صورت ديواره يا دايک جلوه گر شده اند.